شماره ركورد :
1085897
عنوان مقاله :
استعاره و فلسفه نزد دريدا و ريكور
پديد آورندگان :
پارسا خانقاه ، مهدي دانشگاه علامه طباطبائي
تعداد صفحه :
16
از صفحه :
7
تا صفحه :
22
كليدواژه :
دريدا , ريكور , استعاره , قياس , اسم خاص , گفتمان
چكيده فارسي :
دريدا در «اسطوره‌شناسي سفيد» به نقش استعاره در متون فلسفي و اينكه فلسفه چطور به استعاره پرداخته توجه كرده است. از نظر وي وقتي فيلسوفان استعاره را تعريف مي‌كنند، آن را به استعارۀ اسمي فرومي‌كاهند، و اين نشان مي‌دهد كه آن ها تلاش كرده‌اند تا استعاره را تابع مفهوم سازند؛ اما دريدا تقابل مفهوم به عنوان عنصر فلسفه و استعاره به عنوان عنصر ادبيات را نمي پذيرد، و نشان مي دهد كه مفهوم و تمام مفاهيم فلسفي خود استعاره هستند و حركت استعاره حركت مولد مفاهيم فلسفي است. در واقع، از نظر دريدا قياس شعري حركت مولد قياس منطقي است. ريكور در «استعاره و گفتمان فلسفي» به تندي به نظر دريدا در «اسطوره شناسي سفيد» حمله مي كند. از نظر ريكور تمايز ميان گفتمان ها مهم ترين دستاورد سنت براي ما است و دريدا در اثر خود تمايز مهم ميان گفتمان فلسفي و گفتمان شعري را ناديده گرفته است. دستاورد تاريخ براي ما تمايزاتي گفتماني است كه خود ايجاد كرده است و واسازي تقابل‌ها در دريدا به قيمت در هم ريختن گفتمان‌‌هاي متمايز تمام مي‌شود. ريكور به ويژه به تمايز ميان قياس شعري و قياس منطقي توجه مي‌كند و سعي دارد كه نشان دهد در آثار ارسطو تمايزي نظام‌مند ميان اين دو ايجاد شده است و سپس مسائل مطرح در مورد اين تمايز را در فلسفۀ مدرسي پي مي‌گيرد. ريكور در نهايت به اين نتيجه مي‌رسد كه تمايزي ظريف در نقطه‌اي كه اين دو گفتمان بيشترين نزديكي را با هم دارند، وجود دارد.
سال انتشار :
1396
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
عنوان نشريه :
حكمت و فلسفه
لينک به اين مدرک :
بازگشت