عنوان مقاله :
سوليپسيسم در تراكتاتوس: سه تفسير متفاوت
پديد آورندگان :
حسامي فر ، عبدالرزاق دانشگاه بين المللي امام خميني , قنبرلو ، زينب دانشگاه بين المللي امام خميني , فتح طاهري ، علي دانشگاه بين المللي امام خميني , سيف ، مسعود دانشگاه بين المللي امام خميني
كليدواژه :
ذهن , سوژه متافيزيكي , سوليپسيسم , تفسير ارتدكسي , تفسير درمان گرا , تفسير اخلاقي
چكيده فارسي :
ويتگنشتاين در بندهاي 5.6 تا 5.641، رساله منطقي فلسفي (تراكتاتوس) نكات مهمي را در باب ذهن و سوليپسيسم بيان مي كند. سه تفسير مهم از اين بندها عرضه شده است: يكي تفسير ارتدكسي كه بر طبق آن، سوژه يا خود متافيزيكي، معنا را از طريق تصوير كردن و طي يك فرايند روانشناختي، به واژه مي بخشد. البته اين خود متافيزيكي متمايز از «خود تجربي» مورد نظر روانشناسان است و هيچ چيزي در درون جهان، مطابق با آن نيست و بلكه خود پيش فرض وجود جهان است. بنابراين بدون اينكه بتوان هيچ سخن معناداري در باره آن گفت، تنها مي توان آن را نشان داد. تفسير دوم، تفسير درمانگراست كه برخلاف رويكرد متافيزيكي و واقع گرايانه تفسير ارتدوكسي، رويكردي غير متافيزيكي و غيرواقع گرايانه دارد و قائل به پيوند ميان انديشه هاي ويتگنشتاين متقدم و متأخر است. تفسير سوم تفسير اخلاقي است كه براي گزاره هاي تراكتاتوس ارزش عملي قائل است. در اين تفسير سوليپسيسم مطرح شده در تراكتاتوس نه يك نظريه يا آموزه معرفت شناختي يا متافيزيكي، بلكه يك عمل اخلاقي و عرفاني دانسته ميشود كه هدف از آن ايجاد تغيير در زندگي معنوي انسان است. در مقاله حاضر سه تفسير ياد شده نقد و بررسي شده است.