بررسي ارتباط غيرخطي بين درآمدهاي دولت و اندازۀ دولت با استفاده از رهيافت تغيير رژيم ماركف گارچ

دخالت دولت در اقتصاد و ميزان آن يكي از مهم‌ترين مباحث مطرح‌شده در عرصۀ اقتصاد است كه همواره موردتوجه سياست‌گذاران و برنامه‌ريزان دولتي و همچنين فعالان اقتصادي بوده است. براي تحليل نقش دولت در اقتصاد از اندازۀ دولت در اقتصاد بهره مي‌گيرند. ازآنجايي‌كه دولت با توجه به ميزان درآمدش، سعي در بهبود رشد اقتصادي و درنهايت بهبود كيفيت زندگي مردم و توسعۀ اقتصادي و اجتماعي جامعه دارد، لذا در اين مطالعه به دنبال بررسي ميزان تأثيرگذاري درآمدهاي دولت شامل درآمدهاي حاصل از فروش نفت، درآمدهاي مالياتي و ساير درآمدهاي دولت نظير درآمدهاي حاصل از فروش كالا و خدمات، درآمدهاي بدست‌آمده از مالكيت دولت و درآمدهاي متفرقه، به مثابۀ مهم‌ترين بخش از درآمدهاي دولت بر اندازۀ دولت در ايران، با استفاده از داده‌هاي فصلي طي دورۀ زماني 1369:1 1394:3، و با استفاده از تكنيك اقتصادسنجي MRS-GARCH هستيم. نتايج حاكي از آن است كه در يك مدل بهينه‌اي متشكل از دو رژيم، هر سه متغير درآمدهاي نفت، درآمدهاي مالياتي و ساير درآمدها تأثير مثبتي بر اندازۀ دولت در هر دو رژيم صفر و رژيم يك دارند. اما نتيجۀ قابل‌تأمّل ‌برانگيز اين است كه ضريب تأثيرگذاري ساير درآمدها بيشتر از دو منبع درآمد نفت و ماليات بر روي اندازۀ دولت بدست آمد. همچنين تأثير درآمدهاي دولت بر اندازۀ دولت در رژيم يك (دولت بزرگ‌تر) بيشتر از رژيم صفر بوده ولي پايداري رژيم صفر بيشتر از رژيم يك است.