بررسي مقايسه اي آسيب‌شناسي يادگيري و آموزش زبان انگليسي و عربي در ايران از ديدگاه دبيران آموزش و پرورش: يك تحقيق داده‌بنياد

A comparative investigation of educational department teacher's perceptions of learning and teaching challenges of English and Arabic languages in Iran: A grounded theory study

هدف از اين تحقيق كيفي بررسي مقايسه اي آسيب ها و مشكلات تدريس و يادگيري درس زبان انگليسي و زبان عربي در دبيرستان هاي ايران با استفاده از روش داده بنياد يا نظريۀ گروندد است. از طريق مصاحبۀ نيمه ساختاري با پنج دبير زبان انگليسي و هفت دبير عربي كه با نمونه گيري نظري از بين دبيران دبيرستان هاي مختلف شهر سبزوار، انتخاب شدند، داده هاي اين تحقيق جمع آوري شد. تحليل داده ها با استفاده از نرم افزار مكس كيودا (maxqda) و بر اساس سه سطح كدگذاري باز، محوري و انتخابي در نظريۀ داده بنياد صورت گرفت. دو مدل نظري آسيب شناسي زبان عربي و نيز آسيب شناسي زبان انگليسي ارائه شد كه در هر يك، مشكلات تدريس و يادگيري زبان (عربي/ انگليسي) به عنوان مقولۀ اصلي و معلم، دانش آموز و امكانات آموزشي به عنوان مقوله هاي ثانويه مطرح شد. نتايج تحقيق نشان داد كه با وجود بعضي تفاوت ها بين اين دو زبان، برخي مشكلات تدريس و يادگيري بين زبان عربي و انگليسي مشترك هستند. در اين مقاله پيامدهاي آموزشي متعددي در رابطه با دبيران، دانش آموزان و برنامه ريزان درسي نيز مورد بحث قرار گرفته است.

The aim of this qualitative study was to apply the grounded theory methodology to a comparative investigation of the challenges and problems of teaching and learning English and Arabic in Iranian high schools. Data were collected using semi-structured interviews with five English teachers and seven Arabic teachers who were theoretically sampled from different high schools in Sabzevar, Iran. Using MAXQDA software, the data were analyzed based on the three levels of open, axial, and selective coding in grounded theory (Corbin & Strauss, 1990). Two models of challenges of teaching and learning of English and Arabic was posited with the problems of teaching and learning of English and Arabic as the core category and teacher, student, and educational facilities as sub-categories. The findings of this study shows that in spite of some differences between these two languages in terms of problems of their teaching and learning, there are some similarities between them. Also, some pedagogical implications for teachers, students, and curriculum developers were discussed in this study.