بررسي شكل گيري و علل ناكامي قيام هاي مردمي خاورميانه(2011-2017)

با وقوع اين تحولات و سپري شدن چندين سال از آغاز اين قيام ها و تبعات نه چندان مطلوب اين رخداد در كشورهاي عربي، در انجمن ها و پژوهشكده ها پيرامون بررسي مولفه هاي شكل گيري اين قيام ها و علل ناكامي آن مطالعات بسياري صورت گرفته است كه نتايج آن در ارتباط با تحليل اين موضوعات نقطه نظرات كاملاً متفاوتي بر اساس تاثير گذاري يك مولفه يا متغير خاص مطرح گرديده است. در راستاي اين مطالعات در اين مقاله تلاش شده است به اين پرسش كه مهم ترين مولفه هاي شكل گيري و علل ناكامي قيام هاي عربي خاورميانه چه بوده است؟پاسخي مستند بر مبناي نظريه سازه انگاري ارائه گردد.يافته هاي اين مقاله مويد اين امر است كه شكل گيري قيام هاي عربي خاورميانه در قالب يك پديده اجتماعي ناشي از يك امر فرايندي بر مبناي تاثيرگذاري مولفه هاي معنايي و مادي چند بعدي فرهنگي، سياسي و اقتصادي نظير نارضايتي فرهنگي، تعارضات قومي ـ قبيله اي، بي اعتمادي به نظام هاي حكومتي و ساختار اقتصادي ناكارآمد بوده است. در حقيقت نه يك مولفه واحد بلكه مجموعه اي از اين مولفه ها با تاثير متقابل بر يكديگر زمينه ساز قيام هاي مردمي در كشورهاي عربي خاورميانه گرديد و باز در رابطه با علل ناكامي اين قيام ها در دستيابي به اهداف مطلوب نيز شاهد تاثيرگذاري دلايل و علل گوناگون فرهنگي، سياسي و اقتصادي نظير گسترش تعارضات قومي ـ قبيله اي، بسط مطلق گرايي فرهنگي، تماميّت خواهي جريان هاي سياسي و از دست رفتن فرصت هاي اقتصادي در اين كشورها هستيم.