امكان‌سنجي نبرد تمدني در بحران سوريه: دلايل و پيامدها

مسئله اصلي پژوهش حاضر تبيين و تحليل دلايل تصادم چند تمدن در خاورميانه و به صورت تخصصي در بحران سوريه مي باشد. اين مقاله در زمرۀ پژوهش‌هاي بنيادي قرار دارد و براي انجام آن از منابع اسنادي، كتابخانه‌اي و اينترنتي بهره برده شده است كه با استفاده از تحليل‌هاي استنباطي در چارچوب روش توصيفي و تحليلي به رشته تحرير در آمده است. يافته هاي پژوهش نشان داد، امروزه ما شاهد يك جنگ تمدني تمام عيار هستيم كه سه تمدن اسلام، ارتدوكس و كنفوسيوس در عرصه نبرد تمدني با تمدن غربي درگيرند. پهنه‌ي اين نبرد، دنياي اسلام است و هم اكنون سوريه ميدان اصلي و آزموني براي كنش اين چهار تمدن است. با توجه به كاهش ساختاري توان دنياي غرب در مهار آشوب و بي‌ثباتي جهاني در عرصه‌هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و نظامي، و با توجه به پيشرفت روز افزون تمدن‌هاي شرقي همچون اسلاوارتدوكس و تمدن كنفوسيوسي، آنچه هم اكنون در سوريه و عراق مي‌گذرد را مي‌توان آخرين تلاش‌هاي تمدن غرب براي حفظ وضعيت سابق و مقاومت تمدن‌هاي شرقي در قبال خواسته‌هايش در عرصه‌ي نبرد تمدن‌ها دانست. علاوه بر اين، در اين منازعات، فرهنگي نوين با تأسي از اسلام به حمايت از جنبش‌هاي مقاومت اسلامي متأثر از اين جغرافياي فرهنگي نوين مي‌پردازد تا به اين وسيله ضمن گستراندن حوزه‌ي نفوذ خود، كشورهاي غربي را از محيط امنيتي و فرهنگي خود بيرون كند. هدف نهايي اين بحران براي دنياي اسلام، آزادي و رهايي تمام ملت‌هاي مظلوم جهان اسلام و دنيا براي رهايي از ظلم و سلطه‌ي ظالمان مي‌باشد. از اين رو، درگيري‌هاي خونين در سوريه، بازتابي از جنگ تمدن‌ها و تغيير وضعيت ژئوپليتيكي منطقه و تولد نظم نوين در صحنه‌ي بين‌الملل است.