روابط ساختاري اعتماد سازماني، اخلاق حرفه‌اي و ساختار سازماني با اثربخشي مدرسه با نقش ميانجي ارزشيابي عملكرد معلمان

هدف از پژوهش حاضر تعيين روابط ساختاري اعتماد سازماني، اخلاق حرفه‌اي و ساختار سازماني با اثر بخشي مدرسه با نقش ميانجي ارزشيابي عملكرد معلمان مي‌باشد. اين تحقيق از لحاظ هدف، كاربردي و از لحاظ جمع‌آوري اطلاعات، همبستگي از نوع مدل معادلات ساختاري مي‌باشد. جامعه آماري شامل كليه معلمان مدارس متوسطه دوره دوم نظري شهر اروميه در سال تحصيلي 981397 مي‌باشد كه از بين آنها به روش تصادفي طبقه‌اي نسبي و با بهره‌گيري از جدول كرجسي مورگان، 306 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ارزشيابي عملكرد معلمان، پرسشنامه استاندارد ساختار سازماني، اخلاق حرفه‌اي، اعتماد و پرسشنامه تلخيص شده اثر بخشي مدرسه مي‌باشد. روايي ابزارها با استفاده از تحليل عاملي تأييدي و پايايي ابزارها باروش آلفاي كرونباخ مورد بررسي و تأييد قرار گرفت. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از نرم‌افزار  SPSS22و AMOS 22 استفاده شد. ضرايب استاندارد مسيرهاي ساختار به اثربخشي 0.47=β  و اعتماد به اثربخشي 0.35=β و اخلاق حرفه‌اي به اثربخشي 0.08=β و ارزشيابي عملكرد به اثربخشي 0.16=β  معني‌دار مي‌باشد. همچنين نتايج آزمون بوت استراپ نشان داد مسيرهاي غيرمستقيم ساختار و اعتماد و اخلاق حرفه‌اي به اثر بخشي از طريق ارزشيابي عملكرد معني‌دار مي‌باشد. با توجه به نتايج، ارزشيابي عملكرد مي‌تواند رابطه بين ساختار و اعتماد و اخلاق حرفه‌اي با اثر بخشي را تحت تأثير قرار دهد.