وجوه شكل شهر

گوناگوني مجموعه‌هاي زيستي در شناخت بشر از آن نيز انعكاس يافته است. غناي مطلب و لايه‌هاي متمايز اين شناخت باعث پديدار شدن روش‌هاي متفاوتي در پژوهش‌هاي شكل شهر شده است. حتي در حوزه‌اي مانند ريخت‌شناسي شهري، رويكردهاي متفاوتي با منابع مطالعاتي مختلف وجود دارد. چالش اصلي، انتخاب ميان اين رويكردهاي متنوع نيست، بلكه اين است كه چگونه آن‌ها را تركيب و هماهنگ كنيم. مقصود اين مقاله، يك تحليل نقادانه اوليه از رويكردهاي مختلف به ريخت‌شناسي شهري، در تلاش براي حل اين چالش است. هدف اول، بازشناسي و تحليل رويكردهاي مختلف به مكاتب اصلي فرم شهر به‌عنوان مسئلۀ اصلي موضوع ريخت‌شناسي است. هدف دوم، بازشناسي يك جنبه است كه ميان همه رويكردها مشترك باشد و بتواند به‌عنوان كليد مرجع براي هماهنگي ميان ديدگاه‌هاي مختلف به‌صورت روشمند مورداستفاده قرار گيرد. هدف غايي نوشتار، دست يافتن به يك ديدگاه تركيبي است كه در آن رويكردهاي گوناگون يكديگر را حمايت كرده و ادراكي بهتر از زيستگاه‌هاي بشري ارائه كنند.