عنوان مقاله :
آشنايي، جلوۀ مقام باغ در شعر سعدي
پديد آورندگان :
هاشمي زادگان ، امير دانشگاه تهران
كليدواژه :
مقام باغ ايراني , آشنا بودن , هويت , نو شوندگي
چكيده فارسي :
باغ در شعر سعدي كالبد چهاربخشي يا دوبخشي از گياه، آب و كوشك كه امروز متخصصان علوم مدرن در مقياس دانه هاي معماري و يا شهر تبيين ميكنند نيست؛ بلكه فهم و منظومهاي معنايي است كه يك مقام عالي بهصورت بيواسطه در انسان ايراني را تداعي مي نمايد. درواقع پيش از آنكه يك نمود باشد يك مفهوم عالي است كه هم منظمكنندۀ ساير مفاهيم درون و هم عامل منظم كنندۀ بيرون است. نمودِ بيروني اين فهمِ مدام نو شونده از عالم بهصورت يك مقامِ عالي در پسِ ذهنِ هنرمند ايراني است (باغ) كه تحت تأثير خودِ انواعِ باغها، شعرها، فرشها، و بهطوركلي انشاهاي ايراني (تجربههاي زيسته)، خود بهصورت پيوسته پديدآورندۀ آن ها نيز بوده است. «آشنا بودن»، يكي از كيفيتهاي اصلي قابلشناسايي در شعر سعدي از مقام باغ است كه در اين مقاله به شرح اين كيفيت پرداخته ميشود. نتايج نشان ميدهد «آشنا بودن» كيفيتي است كه سعدي از طريق تذكر متعدد به بينالاذهانيترين عناصر، روابط، وقايع و رفتارهاي معمولِ مرتبط با باغِ «فعليت يافتۀ زمان» خود، به فهم و بيان تلويحيِ لزومِ انديشۀ سرزميني و تفاوت گذاري از بيگانه بهعنوان اصلِ بنيادي در اين كيفيت از مقام باغ پرداخته است. در سايه چنين كيفيتي، امكان حمايت از هويتي نو شونده و فعال شدنِ بُعد معنايي و اشتراكِ اجتماعيملي در زندگي جمعي در باغ ايراني فراهم ميشود. اصلي كه امروز با عنوان لزوم پيوستگي با زمينه و جلوگيري از عيني پنداري حقيقت نزد ديگري (عمدتاً غرب) در طراحي از آن ياد مي شود و البته كمتر به ريشه و محتواي تأمينكننده چنين كيفيتي پرداختهشده است.