نسبت «سبك زندگي» و «معناي زندگي» در انديشه آلفرد آدلر

از منظر روانشناسي آلفرد آدلر معناي زندگي به مثابه شناخت زندگي و اهداف ناظر به آن در طول تاريخ بشر از دغدغه‌هاي اصلي وي بوده است. توجه به معناي زندگي از يك سو در آثار آدلر و توجه به سبك زندگي نه به عنوان رفتار و منش، بلكه به عنوان امري كه همه رفتارها و تجربيّات انساني (زندگي) را هدايت مي‌كند و خود به واسطه خوي‌ها و منش فردي شكل گرفته، ما را نسبت به رابطه معناي زندگي و سبك زندگي در انديشه آلفرد آدلر برمي‌انگيزاند؛ لذا در اين مقاله با تمركز بر ديدگاههاي وي، به نسبت اين دو مفهوم مي‌پردازيم. از يافته‌هاي اين پژوهش مي‌توان به رابطه بازنمايي سبك زندگي و معناي زندگي در انديشه آدلري اشاره كرد. روش پژوهش در اين مقاله توصيفي تحليلي است و بر اساس داده‌هاي برآمده از گردآوري كتابخانه‌اي به تحليل مسئله اصلي مقاله پرداخته‌ايم.