عنوان مقاله :
جايگاه قاعدۀ فقهي انصاف در گلستان سعدي
پديد آورندگان :
نيكومنش ، امراله دانشگاه آزاد اسلامي تهران مركزي , عباس نژاد بنه مير ، سامره دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه زبان و ادبيات فارسي
كليدواژه :
سعدي , گلستان , فقه اسلامي , حقوق , قاعدۀ انصاف
چكيده فارسي :
پس از ظهور دين مبين اسلام، واژه هاي تازه به همراه مفاهيم عالي، اصطلاحات فقهي، علم اصول، حديث و قصص، كلام اسلامي و ... به گسترۀ وسيع ادبيات وارد شد. در اين ميان شاعران با استفاده از ذهن پردازشگر و نبوغ علمي و ادبي خويش با بياني لطيف و اسلوبي ظريف از اصطلاحات فقهي در اشعار خود بهره جسته اند. سعدي كه در نظاميّۀ بغداد با اين علوم آشنا شده بود، توانست از اصطلاحات فقهي در اشعار خود بهره گيرد. اضرار، امانت، بيع، تزوير، توبه، حد، خون بهاء، حلال و حرام، گواه، مدعي و ... از جمله مهم ترين اصطلاحات فقهي حقوقي است كه در اشعار سعدي به كار رفته است. در ميان آثار به جاي مانده از سعدي، گلستان به عنوان يك اثر تعليمي و پندآموز با استفاده از صنعت ايجاز و با بهره گيري از نثر آهنگين، اثري است كه همۀ قهرمان هاي آن انسان و هر حكايتي از اين اثر تركيبي از «انسان و موقعيت » است. بديهي است كه در آن صفات بارز انساني از جمله عدل و انصاف كه در قرآن و فقه اسلامي بسيار بر آن تاكيد شده است مورد آزمون قرار مي گيرد. مطالعۀ حاضر به بررسي تأثير نگرش فقهي سعدي در مورد قاعدۀ انصاف در نگارش گلستان پرداخته است. نتايج حاصل از اين كاوش نشان داد كه نه تنها اين تأثير به طور قابل توجهي بارز است، بلكه كاربرد قاعدۀ موصوف در سه سطح لغوي، مفهومي و ماهيتي در گلستان وجود دارد.