سياستگذاري اجتماعي مبتني بر دلالتهاي نظريۀ فطرت

Social Policy-Making Based on Implications of Fetrat Theory

نظريۀ فطرت، از بنيادي‌ترين مفاهيم در پارادايم اسلامي، سرشتي را براي انسان تصوير مي‌كند كه فراگير، تبديل‌ناپذير، غيراكتسابي و مصون از خطاست و به نوعي تنها به انسان اختصاص دارد. از اين رو بررسي ابعاد اثرگذاري اين نظريه قادر خواهد بود تغييراتي اساسي را- با توجه به رويكرد تربيت‌محور خود، در ميان كليه حيطه‌ها و عرصه‌هاي نظري و سياستگذاري در نحوۀ دخالت دولتها و حكومتها- در جوامع بشري مبتني بر قبول و پذيرش اين نگاه توحيدي به همراه داشته باشد. از طرف ديگر، نظريه‌هاي هنجاري در حيطۀ سياستگذاري اجتماعي(نظريه‌هاي ليبراليسم با تأكيد بر نئوليبراليسم، محافظه‌كاري، سوسياليسم، و سوسيال دموكراسي) همواره به عنوان چارچوب ارزشي، تأثير مهمي بر تصميمات اجتماعي دولتها و حكومتها دارند. هدف: محققان در مقالۀ حاضر به اين پرسشها پاسخ داده‌اند كه دستاوردهاي نظريۀ فطرت در حيطۀ سياستگذاري اجتماعي با تأكيد بر نظريه‌هاي هنجاري چيست و چگونه مي‌تواند به تحول در عرصۀ جامعۀ ايران و جامعۀ جهاني بينجامد. روش: اين مقاله به روش تطبيقي با بهره‌گيري از آثار عارفِ حكيم، آيت‌الله ميرزا محمدعلي شاه‌آبادي و نظريه‌هاي هنجاري نگاشته شده است. پژوهش به روش اسنادي انجام شده و در بخش تبيين مدعا، تحليل و تفسير محتواي آثار مكتوب ايشان مدّ نظر بوده است. يافته‌ها و نتيجه‌گيري: تبيين زمينه‌هاي شكل‌گيري و بنيانهاي نظري، اهداف، تعاريف، نهادهاي اجرايي آن و مؤلفه‌هاي اصلي در جهت ترسيم يك نظريۀ هنجاري اسلامي مبتني بر نظريۀ فطرت.

The FETRAT (original nature) theory, as one of the most fundamental concepts in Islamic paradigm, portraits a nature for human being which is comprehensive, unchangeable, non-acquired and immune to human error and indeed it is somehow dedicated to human being only.Accordingly, studying the dimensions of effectiveness of this theory would be able to make fundamental changes, due to its training-based approach, in all theoretical fields as well as policy-making areas towards intervention of governments and states in human communities which accept the monotheistic view. On the other hand, the normative theories in area of social policy-making (including theories of liberalism, emphasis on Neoliberalism, conservatism, socialism and social democracy) as valuable frameworks have important influences on social decisions made by the governments and states. Aim: The article addresses the question of what would be the achievements of the theory of FETRAT in social policy-making, with an emphasis on normative theories; as well as the question of how it can lead to changes in Iranian society and the international community. Method: Through utilizing the ascription way it has considered the contents of written works of theologian Ayatullah Mirza Muhammad Ali Shah Abadi in explaining the claim, analyzing as well as its interpreting. Results and Conclusion: The results of the present article indicate that the authors try to explain the groundwork for formation and theoretical bases, objectives, definitions, its administrative organs and the main components in order to draw an Islamic normative theory based on the theory of FETRAT.