كليدواژه :
امر ايلي , امر قومي , محتواي فرهنگي , ناسيوناليسم , فرايند انتقال , ادغام , مدرنيزاسيون
چكيده فارسي :
مطالعات امر ايلي در ايران تاريخي طولاني دارد و سابقه آن به نگاه اگزوتيستي انسانشناسي غربي (نگاه بيگانهگرايي به علت عجيب و غريب بودن) نسبت به فرهنگهاي قبيلهاي بر ميگردد كه تحت تاثير نگاه شرقشناسانه انسانشناسان به جوامع و فرهنگهاي ديگر شكل گرفته است. در ايران اين نگاه نسبت به امر ايلي به دليل شدت تغييري كه تحت تاثير اقدامات ملتسازي و مدرنيزاسيون بر امر ايلي اعمال ميشد، شكل گرفت و توسط محققان غربي و ايراني پژوهشهاي گستردهاي درباره جامعه ايلي انجام شد. در دو دهه اخير در كنار مطالعات امر ايلي كه به شدت كاهش يافته بود، مطالعات امر قومي نيز رواج يافت و مقالات و كتابهاي متنوعي در اين زمينه در رشتههاي مختلف علوم سياسي و علوم اجتماعي نگاشته شد. امر قومي كه امروزه تحت نامهايي چون كرد، لر، تركمن، عرب، بلوچ، بختياري، قشقايي، شاهسون و غيره شناخته ميشود، استمرار همان امر ايلي گذشته است. اما در بررسيهاي اخير، فرايند انتقال آن مورد غفلت قرار گرفته است. اين بررسيها توجه چنداني به مكانيسمهاي فرايند تبديل امر ايلي به امر قومي نداشتند، و به همين دليل تحليلها مبتني بر پويايهاي گروهي انجام نشدند و عوامل متعدد در اين انتقال و نيز نقش محتواي فرهنگي در فرايند انتقال ناديده گرفته شدهاند. بررسي حاضر سعي دارد با توجه به رويكرد فرايندي و تاكيد بر نقش محتواي فرهنگي، نگاه جديدي را به مقوله امر ايلي و امر قومي در ايران مورد توجه قرار دهد.