تحليل محتواي كتاب‌هاي جديدالتأليف «علوم تجربي» دوره ابتدايي ايران‌ با توجه به مؤلفه‌هاي «كفايت اجتماعي» فلنر

تحقيق حاضر با هدف تحليل محتواي كتاب‌هاي جديدالتأليف «علوم تجربي» دوره‌ ابتدايي با توجه به مؤلفه‌هاي كفايت اجتماعي انجام شده است. روش تحقيق تركيبي از روش توصيفي‌ـ پيمايشي و تحليل محتواي كمّي و كيفي است. جامعه‌ آماري تحقيق 150 تن از متخصصان علوم تربيتي و محتواي پژوهش شش كتاب درسي «علوم تجربي» دوره‌ ابتدايي است. روش نمونه‌گيري در تحقيق حاضر، روش «تمام‌شماري» بوده است. ابزار جمع‌آوري داده‌ها در تحقيق حاضر را پرسش‌نامه و سياهه‌ ثبت داده‌ها تشكيل مي‌دهد. روايي ابزارها از طريق مراجعه به خبرگان ارزيابي و تأييد شد و براي آزمون پايايي ابزارها، براي پرسش‌نامه، از آزمون «همبستگي» بهره گرفته شد و به منظور سنجش پايايي سياهه‌ ثبت داده‌ها، از ضريب توافق استفاده گرديد. ضريب همبستگي 0.82 و ضريب توافق 0.78 محاسبه گرديد كه نشان از پايايي بالاي ابزارهاي تحقيق دارد. نتايج حاصل از پژوهش نشان داد كه 60.53 درصد كل محتواي كتاب‌هاي درسي علوم تجربي دروه‌ ابتدايي ايران به مؤلفه‌هاي كفايت اجتماعي پرداخته‌اند كه اين نسبت خوبي است، اما نقطه‌ ضعف موجود در عدم توازن بين ميزان تأكيد بر چهار مهارت كفايت اجتماعي است كه البته اين مسئله در تك‌تك كتاب‌هاي درسي نيز وجود دارد، بدين‌گونه كه در كل محتواي كتاب‌ها، بيشترين تأكيد بر مهارت‌هاي شناختي، و كمترين تأكيد بر مهارت‌هاي هيجاني بوده است.