بررسي بازارهاي انرژي خزر به كمك معيار تركيبي امنيت تقاضاي انرژي كشورهاي ناحيه خزر در سال 2015 و افق 2030

سرمايه‌ گذاري‌ هاي خارجي و بلندمدت در رشد و نمو صنعت نفت و گاز يك كشور يا منطقه بسيار تاثيرگذار است. به‌طوركلي يكي از محركه‌هاي اصلي براي افزايش سرمايه‌گذاري‌ها در بخش نفت و گاز، تضمين امنيت تقاضاست. مسئله اصلي كه در اين پژوهش به آن پرداخته مي‌شود، اين است كه جايگاه بازارهاي خزر از حيث تأمين امنيت تقاضاي انرژي ناحيه خزر به چه شكل خواهد بود. امنيت تقاضاي انرژي تنها توسط منطق اقتصادي تحت تأثير قرار نمي‌گيرد؛ بلكه مجموعه‌اي از عوامل در تعيين آن تأثير دارد. علاوه بر ملاحظات اقتصادي بايد ساير ملاحظات از قبيل مسائل سياسي، حمايت‌هاي بين‌المللي و محدوديت‌هاي جغرافيايي براي تعيين امنيت تقاضاي انرژي لحاظ گردد؛ بنابراين در اين پژوهش معيار تركيبي امنيت تقاضاي ناحيه خزر توسعه پيدا كرده است. سال 2015 به‌عنوان گذشته نزديك و افق زماني بلند مدت 2030 براي بررسي شرايط بازارهاي خزر در اين پژوهش در نظر گرفته شده است. نتايج معيار تركيبي نشان مي‌دهد بازارهاي سوآپ ايران و روسيه در مقايسه با سه بازار چين، هند و اتحاديه اروپا شرايط بهتري از حيث تامين امنيت تقاضاي ناحيه خزر در سال 2015 و افق 2030 دارند. به‌ترتيب بازارهاي چين، اتحاديه اروپا و هند داراي اولويت‌هاي بعدي از اين حيث ميباشند. البته بازار اتحاديه اروپا در سال 2030 از جهت تامين امنيت تقاضاي گاز طبيعي ناحيه خزر از چين پيشي مي‌گيرد.