بررسي ميزان موفقيت سياست حذف صفر از پول ملي در كنترل تورم در كشورهاي منتخب

مطالعۀ سير تحولات پولي در جهان حكايت از اين واقعيت دارد كه بسياري از كشورها در شرايط خاص ناچار به انجام اصلاحات پولي به شيوه هاي گوناگون شده اند. مهم ترين دليلي كه اين كشورها را ناگزير از اجراي چنين برنامه اي كرده ناكارآمدي نظام تسويۀ مبادلات پولي و عدم توانايي پول ملي در ايفاي وظايف مورد انتظار بوده كه به‌طور عمده ناشي از وجود تورم مستمر در نرخ هاي بالا است. اين تحقيق، تلاش مختصري در شناسايي ابعاد مختلف برنامۀ اصلاح پولي با توجه به نتايج به دست آمده از اجراي برنامۀ مذكور در برخي از كشورهاي جهان است كه از جنبۀ تورمي بودن اين سياست در دو مدل پروبيت رتبه اي و داده هاي تابلويي مورد بررسي قرار گرفته است. تجربه اين كشورها نشان مي‌دهد كه براي موفقيت در اجراي سياست حذف صفر از پول ملي بايد به مجموعه اي از عوامل اقتصادي و سياسي توجه كرد و مسائلي همچون نرخ تورم و تأثير آن بر هويت ملي و وجود زيرساخت هاي لازم براي مساعد بودن اجراي سياست مذكور بررسي گردد. نتايج اين مطالعه نشان داد كه ارزش‌گذاري مجدد پول ملي زيرساخت هايي چون استقلال بانك مركزي، عدم تأمين مالي دولت از طريق انتشار اسكناس و وجود سيستم نرخ ارزي ثابت در يك كشور را مي طلبد.