عنوان مقاله :
مقايسه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان، سيستمهاي مغزي رفتاري و كيفيت زندگي در بيماران مبتلا به ديابت و افراد بهنجار
عنوان به زبان ديگر :
A Comparative Study on Cognitive emotion regulation strategies, Behavioral Brain Systems and Quality of Life in Patients with Diabetes and Healthy People
پديد آورندگان :
ميراحمدي، بهاره دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي , آرياوند، رضا دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي , كاظمي رضايي، علي دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي
كليدواژه :
ديابت , راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان , سيستمهاي مغزي رفتاري , كيفيت زندگي
چكيده فارسي :
مقدمه: ديابت يكي از مسايل مهم بهداشت درماني محسوب مي شود. اين بيماري از اساسي ترين بيماري هاي مزمن و از عوامل تهديد كننده جامعه به شمار مي رود. اين پژوهش با هدف مقايسه راهبردهاي تنظيم شناختي هيجان، سيستم هاي مغزي رفتاري و كيفيت زندگي در افراد مبتلا به بيماري ديابت انجام شد.روش كار: مطالعه حاضر يك مطالعه پس رويدادي (علي مقايسه اي) است و جامعه آماري پژوهش متشكل از دو گروه بيماران ديابتي مراجعه كننده به يك كلينيك تخصصي در تهران و افراد بهنجار درسال 1397 بود. با استفاده از روش نمونه گيري دردسترس 40 بيمار مبتلا به ديابت نوع دو در متغيرهاي جنسيت، تحصيلات و وضعيت تاهل با 40 نفر از افراد بهنجار همتا شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هاي تنظيم شناختي هيجان، كيفيت زندگي و سيستم هاي بازداري/فعال سازي رفتاري بود. داده ها با استفاده از روش آماري تحليل واريانس چند متغيره مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.يافته ها: يافته ها نشان داد كه بين دو گروه در متغيرهاي راهبردهاي تنظيم شناختي هيجاني سازگارانه (0/001 >p)، راهبردهاي تنظيم شناختي هيجاني ناسازگارانه (0/001 >p)، كيفيت زندگي (0/001 >p ) و سيستم هاي مغزيرفتاري (0/001 >p) تفاوت معني داري وجود دارد.نتيجه گيري: استفاده از برخي راهبردهاي منفي و غيرانطباقي تنظيم شناختي هيجان، مانند نشخوار فكر و فاجعه پنداري و همچنين فعاليت زياد سيستم بازداري رفتاري كه موجب فراخواني حالت عاطفي اضطراب و تجربه ي هيجان هاي منفي مي شود و كيفيت زندگي پايين، مي تواند سلامت روانشناختي افراد مبتلا به ديابت را كاهش دهد. بنابراين براي ارتقاء سلامت روانشناختي بيماران ديابتي مي توان از آموزش تنظيم هيجان، آگاهي از كنش هاي مغزي رفتاري و بهبود كيفيت زندگي بهره برد.
چكيده لاتين :
Introduction: Diabetes is one of the major health issues. This disease is one of the most chronic diseases and threatening the community. The aim of this study was to compare the strategies of cognitive emotion regulation, behavioral brain systems and quality of life in people with diabetes.
Methods: The present study was a post-event (comparative study). The statistical population consisted of two groups of diabetic patients referring to a specialized clinic in Tehran and normal people in 1397. The sample of patients (40 diabetes patients) were matched with 40 normal subjects on gender, education, and marital status using the placement method. The research instruments included cognitive emotion regulation, quality of life and inhibition / behavioral activation systems. Data were analyzed by multivariate analysis of variance analysis.
Results: The results showed that between two groups in adaptive emotional cognitive (P < 0.001), maladaptive cognitive-emotional regulation strategies (P <0.001), quality of life (P < 0.001), and Brain-behavioral systems (P < 0.001) difference is significant.
Conclusions: Using some of the negative and improper strategies of emotional cognitive regulation, such as rumination and catastrophic thinking, as well as the large activity of the inhibition system that triggers emotional state of anxiety and experiences of negative emotions and low quality of life it can reduce the psychological health of people with diabetes. So, to improve the psychological well-being of diabetic patients, you can use excitement training, awareness of behavioral brain behavior and quality of life.
عنوان نشريه :
پژوهش توانبخشي در پرستاري
عنوان نشريه :
پژوهش توانبخشي در پرستاري