مفهوم‌پردازي و ‌اولويت‌بندي مولفه‌هاي هوشمندي رقابتي در شركتهاي دانش بنيان: پژوهش تركيبي

شناسايي مشكلات شركتهاي دانش‌بنيان به دليل جايگاه ويژه آنها در اقتصاد كشور از اهميت ويژه‌اي برخوردار است، با وجود افزايش ارزش صادرات محصولات دانش‌بنيان، اين شركتها از دو مشكل عمده عرصه‌هاي سرمايه‌گذاري و صادرات ناپايدار رنج مي‌برند، موضوعي كه رقابتمندي اين شركتها را با مشكل مواجه كرده و نياز به كنكاش و جستجوي بيشتري دارد. هدف پژوهش حاضر مفهوم‌پردازي و اولويت‌بندي مولفه‌هاي هوشمندي در شركتهاي دانش‌بنيان از طريق رويكرد تركيبي است. بر اين اساس پژوهش حاضر از نظر هدف اكتشافي و از نوع آميخته و از نظر نتيجه كاربردي است. در گام اول پژوهش به منظور دستيابي به اهداف پژوهش، با استفاده از روش تحليل محتوا و از طريق مصاحبه‌هاي عميق نيمه ساختاريافته با فعالان شركتهاي دانش‌بنيان (متخصصان، مديران شركتها و مسئولين مرتبط)، 95 كد به عنوان مفاهيم هوشمندي رقابتي در شركت‌هاي دانش‌بنيان استخراج و با توجه به قرابت معنايي در 10 مولفه دسته‌بندي شدند. در گام دوم از طريق نمونه‌گيري نظري 12 خبره انتخاب و نظرات آنها از طريق پرسشنامه‌اي با طيف ليكرت 5 درجه‌اي جمع‌آوري و داده‌ها از طريق تكنيك دلفي فازي مورد تحليل قرار گرفت. نتايج پژوهش در دو مرحله نظرسنجي از خبرگان منجر به شناسايي هشت مولفه اصلي هوشمندي رقبا، هوشمندي مالي، هوشمندي بازار، هوشمندي فني، هوشمندي مديريتي، هوشمندي قانوني، هوشمندي انساني و هوشمندي سياسي جهت كسب هوشمندي رقابتي در شركت‌هاي دانش‌بنيان شد.