عنوان مقاله :
روانبيماري و درونگرايي انگيزشي
عنوان به زبان ديگر :
Psychopathy and motivational internalism
پديد آورندگان :
مثمر، رضا موسسۀ آموزش عالي علوم شناختي
كليدواژه :
سينوت آرمسترانگ , بلر , اخلاق , روانبيماري , برونگرايي انگيزشي , درونگرايي انگيزشي
چكيده فارسي :
انگيزش به طور كلي و انگيزش اخلاقي به طور خاص موضوع بحث روانشناسان و فيلسوفان بوده است. پرسش از اين كه چه حالت يا حالتهاي ذهنياي ضرورتاً منجر به بروز رفتارهاي اخلاقي ميشود پاسخهايي متفاوت دريافت كرده است. درونگرايان انگيزشي درباره احكام اخلاقي از آن گفتهاند كه احكام اخلاقي ضرورتاً موجب بروز رفتارهاي اخلاقي ميشوند. برخي از اين فيلسوفان اظهار كردهاند كه احكام اخلاقي نموداركننده عواطف و احساسهاي آدمي هستند (احساساتگرايان اخلاقي) و برخي ديگر به آن راه رفتهاند كه احكام اخلاقي بيانكننده باورهاي اخلاقي آدمي هستند (درونگرايي انگيزشي درباره باورهاي اخلاقي). در برابر گروه دوم برونگرايان انگيزشي درباره باور مدعي شدهاند صرف حالت ذهني باور براي انگيزه كفايت نخواهد كرد و نياز به وجود حالت ذهني ميل نيز خواهد بود. به نظر ايشان ميتوان موجوداتي را تصور كرد كه به زعم داشتن باورهاي اخلاقي انگيزهاي براي كنش اخلاقي نداشته باشند (افراد نااخلاقي). افراد نااخلاقي فاقد ميل به عمل اخلاقي هستند. افزون بر اين به نظر ايشان موارد روانبيماري نمونههايي واقعي از مورد فرد نااخلاقي هستند. در برابر ايشان درونگرايان استدلال كردهاند كه روانبيماران تهديدي براي درونگرايي انگيزشي درباره باورهاي اخلاقي نيستند. ايشان از تحقيقات تجربي بلر بر بزهكاران روانبيمار براي پشتيباني از اين ادعاي خويش بهره گرفتهاند. در اين مقاله ميكوشم با بررسي استدلالي كه سينوت-آرمسترانگ (Sinnott-Armstrong) با تكيه بر يافتههاي بلر (Blair) براي ادعاي فوق ميآورد نشان دهم كه تلاش وي كوششي ناكام است. در انتها نيز استدلال خواهم كرد فارغ از كاميابي يا ناكامي استدلال سينوت-آرمسترانگ، درونگرايي بر فرضي از اساس كاذب مبتني است.
چكيده لاتين :
Motivation in general and moral motivation, in particular, has been highly-discussed subject among psychologists and philosophers. The question of what mental states necessarily lead to moral behaviors has received various answers. Motivational internalists about moral judgement have argued that moral judgements necessitate moral behaviors. Among them, sensationalists take moral judgements to be expressions of emotions, whereas internalists about moral beliefs entertain the thought that moral judgements are expressions of moral beliefs. On the contrary, motivational externalists about moral beliefs speak of the conceivability of an individual who has a moral belief but due to a lack of desire to act morally, individual is not motivated to act upon her/his belief (the case of amoralist). Furthermore, motivational internalists hold that amoralism is more than a mere intellectual possibility; they take the case of “psychopathy” as a realization of this abstract possibility. They claim that empirical findings of Blair’s studies on psychopath prisoners provide counter-evidence to the externalist thought that psychopaths are threats to internalism. Among advocates of motivational internalism, Sinnott-Armstrong has used Blair’s empirical findings along with a philosophical argument (argument from an analogy between morality and art) to establish that psychopathy is not a threat to internalism. The present study is an attempt to reveal that (a) Sinnott- Armstrong’s argument is not effective, and (b) motivational internalism relies on a false premise.
عنوان نشريه :
تازه هاي علوم شناختي
عنوان نشريه :
تازه هاي علوم شناختي