اخلاق حرفه‌اي

حسابداران براي اينكه بتوانند مسووليت پذيرفته شده را به‌صورت هدفمند، مستقل و تخصصي ايفا كنند، بايستي يكسري الزامات اخلاق حرفه‌اي را داشته باشند. هدف اصلي حسابرسان، اين است كه اعتماد تمام صاحبان سرمايه را در خصوص صحت اطلاعات ارايه شده در گزارش‌هاي مالي منتشر شده توسط شركت‌ها، افزايش دهند. ساختار يك سازمان، انگيزه‌ها و اخلاق تجاري موجود در يك سازمان، ارتباط تنگاتنگي با يكديگر دارند. برقراري اصول اخلاقي و برنامه‌هاي آموزشي اخلاقي در يك سازمان باعث افزايش كيفيت محصول، افزايش شهرت و اعتبار شركت و در نهايت افزايش ارزش سهام شركت مي‌گردد. در اين بين بازارها فشارهاي زيادي بر شركت‌هايي كه اخلاق تجاري را زير پا مي‌گذارند وارد مي‌كنند تا محصولات باكيفيت و قابل اتكا با كمترين هزينه به بازار عرضه شوند. شركت‌هاي حسابداري و حسابرسان نيز از اين امر مستثني نبوده و خدماتي كه به جامعه مي‌دهند بايد از كيفيت بالايي برخوردار باشد. حال اين سوال مطرح مي‌گردد كه حسابداران تا چه اندازه به اصول اخلاقي حرفه‌اي پايبند هستند؟ در اين مقاله مشخص مي‌شود كه اقتصاد مي‌تواند حداقل با توجه به سه اصل اساسي، مباحث سنتي اخلاقي را به همراه داشته باشد. سپس انواع اخلاق و مدل مرحله‌اي توسعه اخلاقي كُلبرگ مطرح مي‌گردد. در پايان رسوايي اخلاقي رخ داده در حسابداري و نامناسب بودن آموزش‌هاي اخلاقي، مطرح مي‌گردد كه در اين رسوايي كدام دخالت داشته‌اند: حسابداري يا تجارت؟