عنوان مقاله :
واكاوي و شرح نقش نماد در فلسفه و زيباشناسي كانت
پديد آورندگان :
آفرين ، فريده دانشگاه سمنان - گروه پژوهش هنر
كليدواژه :
كانت , شاكله , نماد , تأمل , نمادگرايي , زيباشناسي
چكيده فارسي :
مسئله اين پژوهش پرسش از چيستي عملكرد و جايگاه نماد در مكانيسم شناخت كانتي است. در نمادگرايي كانتي نوع متفاوتي از تصور يا قاعده تأمل القا ميشود كه روي انواع مفاهيم اثر تازهاي ميگذارد. براي اثبات كردن چنين ادعايي، پيشروي تحقيق با تكيه به برخي از جنبههاي چارچوب نظري دلوز در درسگفتارهايش درباره كانت و به دو روش ايجابي و سلبي صورت گرفته است. در اولين مرحله به معرفي انواع روابط و تصورات يا حالتهاي ارايه بين انواع شهود و مفهوم ميپردازيم. در اين ميان به دليل قرابت هاي معناي شاكله و نماد به توضيح شاكلهسازي مبادرت ميكنيم. در ادامه براي فهم ابعاد نماد به زيباشناسي و هنر تكيه ميشود. در نتيجه چگونگي تكوين نماد با تأكيد بر دو نوع نمادگرايي طبيعي و هنري روشن ميگردد. به علاوه رابطه نمادين زيبايي و اخلاق در زيباشناسي كانت به بحث گذاشته ميشود. نتيجه مطالعه بخشهاي مختلف مقاله نشان ميدهد، نماد؛ نشانه، نمونه و شاكله نيست. نماد نوعي تصور يا حالت نمايش و قاعدهي تأمل است كه از بنبست و وراي شاكلهسازي در تفكر كانت زاده ميشود. ايدههاي عقل، ايدههاي زيباشناختي و امر والا و هنر بازنمودي با واسطه نماد به توسع معنايي مفاهيم منجر ميشوند و در مواردي مصاديق بيشتري از شهود اوليه به واسطه آنها فراخوانده ميشود. نمادهاي كانتي بنياد مكانيسم شناخت را تشكيل نميدهد به اين دليل كه شاكله سازنده اين بنياد است. كانت به نقش نمادها با توجه به شاكله مفاهيم و بنبست شاكلهسازي در شناخت پرداخته و در نمادگرايي طبيعي و هنري با تكيه به ايده زيباشناختي به نقش نمادها اشاره كرده است. در تفكر و زيباشناسي اين فيلسوف نماد، نحوهاي از نمايشيا تصور است كه بر اساس قاعده تأمل و اصل تقويمگر بر ابعاد انديشيدن به انواع مفهوم ميافزايد.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز