شماره ركورد :
1093750
عنوان مقاله :
فرونسيس در نظام فكري افلاطون
پديد آورندگان :
كاوندي ، سحر دانشگاه زنجان - گروه فلسفه , احمدي ، مريم دانشگاه زنجان
تعداد صفحه :
21
از صفحه :
317
تا صفحه :
337
كليدواژه :
افلاطون , فرونسيس , سوفيا , قوانين , جمهوري
چكيده فارسي :
فرونسيس، واژه اي بنيادين در سنت فلسفي يونان باستان است. اين واژه را مي توان  اساس تفكر «حكيم-حاكم» در جمهوري و «قانون گذار – فيلسوف» افلاطون در قوانين دانست . اكثر فلاسفه و شارحان آثار ارسطو، استفاده روشمند از اين واژه را به ارسطو نسبت داده اند كه به نظر مي رسد اين امر ناشي از شيوه بيان اين دو فيلسوف باشد؛ گرچه مبهم بودن محاورات افلاطوني را نمي توان دليلي بر اهميت اندكِ فرونسيس در سنت فكري وي دانست. افلاطون در جمهوري جايگاه هستي شناسانه فرونسيس را ضمن توجه به قلمرو مثال خير بررسي مي كند. فرونسيس در جمهوري، روشن بينيِ حاصل از ادراكِ مثال خير است. اما در قوانين آخرين اثر افلاطون  فرونسيس ديگر تنها داراي منشأ الهي نيست، بلكه در معناي حزم انديشي و معرفت سياسي، مكمل سوفيا وبالاترين هماهنگي بين عقل و ميل در روح است. فرونسيس در قوانين عهده دار ساخت قوانين فلسفي حكومتي و قضاوت هاي عملي از طريق تجربه و شورا است. از اين طريق صاحبان فرونسيس مي توانند حكمت را با سياست توأم نموده و بسيار بهتر از ديگران همه چيز را درك كرده و ببينند. بر اين اساس سوفيا و فرونسيس افلاطون هرچند در قوانين  واژگاني مترادف نيستند، ولي كاربرد مفهومي آن دو كاملاً وابسته به يكديگر است؛ به گونه اي كه صاحب فرونسيس الزاماً داراي حكمت نظري سوفيا در تفكر ارسطويي است.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز
لينک به اين مدرک :
بازگشت