پژوهشي در: نقش اصل اين هماني در ماهيت ذهني – منطقي مقولات وجود ارسطو

ادراك ارسطو از اين هماني در سه شكل اين هماني نوعي، جنسي و عددي خلاصه مي شود. شرط اساسي در مورد سخن گفتن درباره‌ هر نوع نسبت و حمل اين است كه هر شي خودش باشد و در بستر زمان و تغييرات لايتغير باشد، لذا ما با وضع اصل اين‌هماني به صورت شناخته شده و منطقي آن (الف=الف) روبرو هستيم. ارسطو با وضع منطق و برتري نهادن اين هماني عددي بر ساير انواع اين هماني زمينه ساز برداشتي خاص از عالم است. پس از ارسطو عالم ذهن و تفكر منطقي رفته رفته، عالم و تفكري غالب گرديد. نقش اصل اين هماني در اين بين، متعيّن كردن و شكل بخشيدن به وجود منطقي است. با برتري اين هماني عددي و در واقع قوام اصل اين هماني به عنوان برابري هر چيزي با خودش، ماهيت مقولات ديگر نه به عنوان مقولات وجود، بلكه مقولاتي با ماهيتي ذهني ـ منطقي محسوب مي شوند. در اين پژوهش نشان داده مي شود كه با ادراكي عددي از اصل اين هماني و تعريف اين هماني به برابر بودن هر چيز با خودش و عطف توجه به صرفا صورت منطقي اين گزاره، ماهيت مقولات، ماهيتي ذهني ـمنطقي مي گردد. گرچه در ارسطو مقولات، مقولات وجود هستند، اما تعريف و تسلط اصل اين هماني به صورت الف=الف، باعث مي گردد تا توجه صرفا به صورت منطقي اين اصل معطوف گردد و از بار و مايه هستي شناختي تهي گردد. لذا برداشت خاصي از اصل اين هماني در طول تاريخ، منجر به شكل گرفتن ماهيت ذهني ـ منطقي مقولات مي شود.