عنوان مقاله :
زيبايي و نسبت آن با خير در نظام فلسفي توماس آكوئيناس
پديد آورندگان :
شجاري ، مرتضي دانشگاه تبريز - گروه فلسفه , فتحي ، حسن دانشگاه تبريز , گوزلي ، زهرا دانشگاه تبريز
كليدواژه :
زيبايي , خير , صفات فرامقولهاي , آكوئيناس
چكيده فارسي :
در نظام فكري توماس زيبايي امري متافيزيكي است. اتخاذ چنين رويكردي نسبت به زيبايي، لزوماً آن را با ديگر مفاهيم فلسفي ـ ارزشي مرتبط مي سازد. مي توان گفت كه در بستر تفكر يوناني و قرون وسطايي كه غالباً تفكري مابعدالطبيعي است، فهم زيبايي جداي از خير امري تقريباً غيرممكن است. دليل اين امر را شايد بتوان اينگونه تبيين كرد: زيبايي و خير در اين بستر فلسفي، عمدتاً به عنوان صفات عيني موجودات تلقي مي شوند. توماس نيز در اين بستر تاريخي فكري قرار دارد؛ به همين دليل او نيز به عنوان فيلسوفي مابعدالطبيعي همچون پيشينيان خويش رويكرد مشابهي را نسبت به زيبايي اتخاذ كرد و اين مفهوم را با وجود پيوند داد. از اين رو مي توان زيبايي را صفتي فرامقوله اي تلقي كرد كه لزوماً با خير در ارتباط است؛ زيرا صفات فرامقوله اي نه تنها با وجود، بلكه با يكديگر نيز مرتبط هستند. زيبايي در فلسفۀ توماس، در عين حال كه امري عيني است، با ادراك و با نفس شناسنده نيز مرتبط است و اين ارتباط به نوبۀ خود، آن را با قوۀ ديگر نفس، يعني با قوۀ شوقيه نيز مرتبط مي سازد. در پي اين ارتباط است كه قوۀ شوقيۀ نفس به واسطۀ قوۀ تعقل زيبايي را تصاحب كرده و اتحادي عيني و واقعي با آن مي يابد و در نتيجه به كمال و فعليّت نهايي خويش مي رسد.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز
عنوان نشريه :
پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز