عنوان مقاله :
تحليل شناخت از نظر ويتگنشتاين متأخر
پديد آورندگان :
فرهانيان ، فاطمه دانشگاه علامه طباطبايي
كليدواژه :
ويتگنشتاين , شناخت , يقين , جهان ـ تصوير , شك.
چكيده فارسي :
ويتگنشتاين در آخرين اثر خود با عنوان در باب يقين به تحليل شناخت ميپردازد. او با اين ادعاي مور مخالفت ميكند كه «من ميدانم اين يك دست است». به اعتقاد ويتگنشتاين، كاربرد واژۀ شناخت، شرايطي دارد و اگر قضيهاي فاقد اين شرايط باشد، نميتوان دربارۀ آن ادعاي شناخت كرد. قضاياي مور نيز شرايط شناخت را ندارند. بنابراين، نميتوان واژۀ شناخت را براي آنها به كار برد و كاربردش در اين موارد نادرست و بيمعنا است. اما عدم شناخت اين قضايا به معناي راه يافتن شك، اشتباه و جهل در آنها نيست؛ بلكه به معناي يقيني بودن آنهاست. آنها همراه با قضاياي تجربي بسياري جهانـتصوير ما را تشكيل ميدهد. جهانـتصوير مبنا و پايۀ يقيني تمام شناختهاي ما است كه اساساً از سنخ شناخت نيست؛ بلكه بيشتر با عمل پيوند دارد. بدين ترتيب، نهتنها شك به هيچ وجه در جهانـتصوير راه ندارد، بلكه تنها شك بر اساس اين مباني يقيني، معنادار است.
عنوان نشريه :
هستي و شناخت
عنوان نشريه :
هستي و شناخت