كليدواژه :
حكمت عملي , علم مدني , علوم متعدد , علم كلي و جزئي , اجزاي علم واحد , فارابي
چكيده فارسي :
يكي از مسائل مطرح در بحث از ماهيت علمشناختي دانشها و به گونه خاص در بحث از جايگاه و طبقهبندي دانشها، نسبت دانشها با دانش عامِ مشتمل بر آنها و يا به ديگر سخن چگونگي اطلاق دانش عام بر دانشهاي جزئي زير مجموعه آن است. اين بحث به ويژه درباره نسبت حكمت عملي با دانشهاي تحت آن در نگاه فارابي از اهميت خاص برخوردار است؛ زيرا فارابي بر خلاف ديگر حكما، حكمت عملي را نه چند دانش، بلكه يك دانش ميشمارد و در جايي هم كه فلسفه عملي را به دو صنف تقسيم ميكند مرادش از اين دو صنف نه دو قسم از اقسام مشهور دانشهاي حكمت عملي يعني اخلاق، تدبير منزل و سياست مدن است. نوشتار حاضر با تمركز بر اين مسئله تلاش دارد تا پس از بيان سخنان فارابي درباره اقسام دانش و نوع رابطه دانشها با يكديگر از حيث وحدت و تعدد و چگونگي ارتباط دانشهاي متعدد با هم، به بررسي ديدگاه فارابي درباره ماهيت حكمت عملي و نوع ارتباطش با دانشهاي زير مجموعه آن بپردازد.