تبيين نظري – فلسفي اثرات رسانه هاي گروهي برفضاي جغرافيايي

يكي از ابزارهاي اثرگذار در عصر مدرنيته رسانه‌هاي جمعي نظير راديو، تلويزيون، اينترنت و... هستند كه با تكيه به آن‌ها، سرعت حركت اطلاعات و تغييرات پيرو آن در فضاي جغرافيايي افزايش چشمگيري يافته است. به عبارت بهتر به كمك ابزارهاي ارتباطي و رسانه‌اي، اطلاع‌يابي از وضعيت فضاها و مكان‌هاي جغرافيايي، توسعۀ زيادي يافته و از اين طريق، سرعت مقايسۀ مكان‌ها و فضاهاي جغرافيايي با يكديگر نيز افزايش يافته است. اين روند، فشردگي مكاني فضايي را شدت بخشيده و نقش مهمي در ساخت فضا و ايجاد تغيير در فرايندهاي حاكم بر آن داشته است؛ بنابراين به نظر مي‌رسد در عصر حاضر، يكي از مهم‌ترين عوامل ايجاد تحول و بازساخت در فضاهاي جغرافيايي و حتي قضاوت دربارۀ چگونگي عملكرد نيروهاي تصميم‌گير و برنامه‌ريز آن‌ها رسانه‌هاي جمعي هستند. در اين راستا با توجه به محتواي نظري موضوع در اين پژوهش كوشش شده است به روش توصيفي تحليلي با تبيين كاركردهاي رسانه‌هاي گروهي در چگونگي ايجاد تغيير در فضاي جغرافيا از منظر فلسفي، رويكرد نويني در تحليل رابطۀ متقابل رسانه و فضاي جغرافيايي ارائه شود. نتايج پژوهش بيانگر آن است كه رسانه‌هاي گروهي از طريق تأثير بر ادراك محيطي مردم و نيروهاي تصميم‌گير نيروي ايجاد تحول و بازساخت فضا را به ميزان شايان توجهي افزايش داده‌اند.