عنوان مقاله :
مقايسه فيلم با هنرهاي سنّتي؛ نقدي فلسفي بر سنّت گرايي از منظر حكمت متعاليه
پديد آورندگان :
همازاده ابيانه ، مهدي مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران
كليدواژه :
سنّت گرايان , هنر قدسي , نمادپردازي , سينما , مثال افلاطوني
چكيده فارسي :
اين مقاله بهدنبال سنجش ديدگاه سنّتگرايي درباره هنرهاي مدرن داراي شخصيتها و ماجراهاي زماني-مكاني است. مسئله تحقيق اينست كه نگرش سنّتگرايي درباره هنرهاي مدرن، تا چه ميزان از منظر حكمت متعاليه – كه مورد تأييد سنّتگرايان است – قابل تصديق است؟ بدين منظور ابتدا راهبرد نمادپردازي را از منظر سنّتگرايان تبيين ميكند كه به تناظر صورتهاي هنري با حقايق ازلي در عالَم مثل تكيه دارد و در نتيجه فرامكان و كلّي گراست. نويسنده با نقل اقوالي از بزرگان سنّتگرايي، تشريح ميكند كه جزئيسازي در شخصيتها و ماجراها نميتواند در اين ديدگاه مشروع باشد. وي در انتها به سراغ هستيشناسي حقايق عالَم مثُل از منظر فلسفه اسلامي رفته و با تكيه بر «نحوه وجود كلّيها» از ديدگاه حكمت متعاليه، به وجود سِعي آنها در افراد جزئي متكثّر اشاره كرده است. او بر اين اساس نتيجه ميگيرد كه صور متشخّص زماني – مكاني هم ميتوانند ارجاع به حقيقت ربّالنّوع خويش در عالَم مثال افلاطوني داشته باشند و در نتيجه لازم نيست حتماً ارجاع مستقيم به وجود اعلاي مثُل صورت بگيرد تا قدسيت هنر تأمين شود. بدين ترتيب مقاله به اين جمعبندي ميرسد كه سينما (و رمان) هم با وجود ربط به شخصيتهاي جزئي و ماجراهاي زماني – مكاني، ظرفيت تحقّق هنر قدسي را دارا هستند.
عنوان نشريه :
نشريه هنرهاي زيبا- هنرهاي نمايشي و موسيقي
عنوان نشريه :
نشريه هنرهاي زيبا- هنرهاي نمايشي و موسيقي