طراحي و روان سنجي پرسشنامه مبتني بر نظريه انگيزش محافظت براي مشاركت زنان ايراني در رفتارهاي پيشگيرانه از سرطان پستان

Development and Psychometric Evaluation of a Protection Motivation Theory–Based Scale Assessing the Adherence of Iranian Women Breast Cancer Prevention Behaviors

مقدمه: سرطان پستان شايع­ ترين سرطاني است كه زنان ايراني را نگران نموده است. تشخيص اوليه بيماري نقش تعيين كننده در پيش­ آگهي آن ايفا مي­ نمايد. لذا مشاركت در رفتارهاي پيشگيرانه، تنها گزينه دردسترس براي زنان مي­ باشد. هدف از اين مطالعه طراحي و روان سنجي پرسشنامه مبتني بر نظريه انگيزش محافظت براي مشاركت زنان در رفتارهاي پيشگيرانه از سرطان پستان بود. روش بررسي: طرح تركيبي اكتشافي متوالي براي اين مطالعه اتخاذ گرديد. در مرحله كيفي 14 مصاحبه نيمه ­ساختاريافته با زنان انجام شد. پس از تحليل محتواي كيفي هدايت شده، گويه­ هاي اوليه پرسشنامه طراحي شد. روايي پرسشنامه توسط كسب نظرات اعضاي پانل خبرگان، نسبت و شاخص روايي محتوا و تحليل عاملي تاييدي و پايايي آن با استفاده از محاسبه ضريب آلفاي كرونباخ سنجيده شد. سپس مطالعه توصيفي ـ مقطعي روي 420 زن انجام شد. داده­ ها با استفاده از نرم­ افزارهاي SPSS19 و AMOS16 تحليل شد. يافته­ ها: در ارزيابي روايي صوري كيفي و كمي، همه سازه­ هاي نظريه انگيزش محافظت نمره تأثير بالاتر از 1/5 كسب نمودند. در بُعد روايي محتوايي، 9 سوال حذف گرديد. پايايي پرسشنامه به صورت قابل قبول برآورد شد. نسخه نهايي پرسشنامه در 2 بخش متشكل از ويژگي هاي دموگرافيك و سازه ­هاي نظريه انگيزش محافظت داراي 56 گويه و 8 بُعد مهيا گرديد. تحليل عاملي، برازندگي مدل اندازه­ گيري فرآيندهاي نظريه را تاييد نمود. نتيجه­ گيري: مطالعه حاضر يكي از تحقيقات پيشرو در بررسي كاربردي بودن نظريه انگيزش محافظت در حيطه مشاركت زنان ايراني در رفتارهاي پيشگيرانه از سرطان پستان مي­ باشد. ابزار سنجش مشاركت در رفتارهاي پيشگيرانه از سرطان پستان داراي مشخصه هاي روانسنجي قابل قبولي در جمعيت زنان ايراني مي باشد و مي توان از آن به عنوان يك ابزار معتبر بهره برد.

Introduction: Breast cancer is the most common type of cancer that has concerned Iranian women. Early detection is a major determinant of disease prognosis. Thus, participation in prevention behaviors is the only available option for women. The aim of this study was to develop and validate a protection motivation theory (PMT)-based scale for assessing the participation of Iranian women in breast cancer prevention behaviors. Methods: A sequential exploratory mixed methods design was used. In the qualitative phase, 14 semistructured interviews were done with women. After directed qualitative content analysis, primary items were phrased. Validity of the questionnaire was assessed by a panel of experts, calculation of CVR and CVI, and using confirmatory factor analysis. Reliability of the scale was measured using Cronbach’s alpha. Then, a cross-sectional study was performed on 420 women. The data were analyzed using SPSS 19 and AMOS 16 software packages. Results: All of the items gained impact scores >1.5 in qualitative and quantitative face validity assessment. In the dimension of content validity, 9 items were deleted. Reliability of the questionnaire was acceptable. The final draft of the questionnaire was prepared in two sections including demographics and PMT constructs comprising 56 items and 8 domains. Factor analysis confirmed the fitness of the model representing the measurement theory. Conclusion: The present study is a pioneer in assessing the applicability of PMT for assessing the participation of Iranian women in breast cancer prevention behaviors. The developed scale has acceptable psychometric properties among Iranian women, and it can be used as a reliable instrument.