تأثير مشاورۀ گروهي بر نوع زايمان مادران نخست‌زا: يك كارآزمايي باليني

Effect of Group Counseling on the Type of Delivery in Nulliparous Women: A Randomized Controlled Trial

مقدمه: حاملگي و زايمان يكي از مهم‌ترين مراحل زندگي زنان به‌شمار مي‌رود. يكي از دلايل تمايل مادران نخست‌زا به زايمان سزارين نداشتن آگاهي كافي در انتخاب نوع زايمان است. اين مطالعه با هدف بررسي تأثير مشاورۀ گروهي بر نوع زايمان در زنان نخست‌زا انجام شد. روش كار: اين كارآزمايي باليني روي 160 مادر با بارداري كم‌خطر مراجعه‌كننده به مراكز سلامت شهر همدان انجام شد. زنان با بارداري 23-20 هفته و تك‌قلو وارد پژوهش شدند و معيارهاي خروج ابتلا به هرگونه بيماري‌هاي مزمن و اعصاب‌وروان بود. نمونه‌ها با استفاده از تخصيص تصادفي به دو گروه مداخله (80نفر) و شاهد (80نفر) تقسيم شدند. دو گروه مراقبت‌هاي معمول دوران بارداري را دريافت كردند. 8 جلسۀ مشاورۀ گروهي هفتگي براي گروه مداخله برگزار شد. داده‌ها با استفاده از چك‌ليست شامل اطلاعات دموگرافيك، بارداري و زايمان گرد‌آوري و با آزمون‌هاي آماري تي مستقل و كاي دو تجزيه‌وتحليل شد. يافته‌ها: نتايج حاصل از پژوهش اختلاف آماري معناداري را در ميزان زايمان طبيعي در گروه مداخله نسبت به گروه كنترل نشان داد (0/04=P). همچنين براساس نتايج مطالعه ميزان انجام زايمان فيزيولوژيك در گروه مداخله (53/2 %) به‌صورت معناداري بيشتر از گروه كنترل (22/2%) بود (0/002=P). نتيجه‌گيري: نتايج مطالعه نشان داد كه شركت مادران نخست‌زا در جلسات مشاوره گروهي مي‌تواند موجب افزايش ميزان زايمان طبيعي و فيزيولوژيك شود و به‌عنوان يكي از روش‌هاي اجرايي برنامۀ مراقبت مادران باردار پيشنهاد مي‌شود.

Background: Pregnancy and childbirth is one of the most important stages in women’s lives. One of the reasons for women’s desire to choose interest in cesarean delivery is lack of enough knowledge in choosing their birth method. This research studies the effect of group counseling on the type of delivery in Nulliparous women. Methods: This is a controlled randomized trial will be conducted in 160 pregnant nulliparous women referred to Health Center from 95- 96 in Hamedan. The inclusion criteria were as follows: Women with gestational age 20-23 weeks. The exclusion criteria were as follows: maternal medical and Psychological diseases. The samples were randomly allocated to group intervention (n=80) and control groups (n=80). In both groups, mothers received routine prenatal care. The intervention group additionally received 8 sessions weekly group counseling. Data was collected by a checklist consisting of demographic, pregnancy, and delivery information and was analyzed by statistical testes such as T-test and chi squares. P<0.05 was considered as significant. Result: A significant difference was also observed between two groups in the rate of normal vaginal delivery (P=0.04). The results indicated that the group counseling significantly increased the physiologic delivery (53.2%) in the intervention group compared by the control group (22/2%) (P=0/002). Conclusion: The results of the study showed that the presence of nulliparous women in the group counseling increases the rate of physiologic delivery and is suggested as one of the methods of implementing pregnant women’s care program.