بررسي ارتباط بين سياست‌هاي دولت در بازارهاي مختلف

نقش دولت در اقتصاد بسيار پيچيده و چندبعدي است. هر سياست دولت نه تنها بر بازار هدف بلكه بر تعادل و تخصيص منابع در ديگر بازارها نيز تاثيرگذار بوده و از همين رو سازگاري اين سياست ها بسيار مهم است. در ادبيات موضوع اگرچه درباره نقش دولت فراوان بحث شده استقلال يا ارتباط سياست هاي آن مورد توجه چندان قرار نگرفته است. اين امر بطور ويژه براي ايران اهميت دارد كه در آن دولت حضور گسترده و فراگيري در اقتصاد دارد. اين مطالعه با استفاده از روش معادلات ساختاري سعي بر بررسي ابعاد مختلف حضور دولت و تعيين ارتباط بين سياست هاي دولتي در بازارهاي مختلف دارد. با تمركز بر سياست هاي دولت در بازارهاي پول، سرمايه و ارز در سه دهه گذشته، نتايج بدست آمده نشان مي دهند كه يك رابطه جايگزين بين دو بازار سرمايه و ارز و يك رابطه مكمل بين اين دوبازار با بازار پول برقرار است. رابطه جايگزين بين دو بازار ارز و سرمايه به اين معني است كه دولت براي كنترل تكانه ها و حمايت از توليد داخل از حضور در هر دو اين بازارها بهره برده است. اما تاثير دخالت دولت منحصر به اين دو بازار نمانده است. نتايج بدست آمده از يك سياست پولي منفعل و دنباله رو حكايت دارد. در سه دهه گذشته سياست هاي ارزي و بازار سرمايه بوده اند كه نقش و حضور دولت در بازار پول را جهت دهي و تعيين كرده اند.