بررسي رابطۀ مشكلات رفتاري و حافظه با انگيزۀ تسلط در كودكان

هدف از مطالعه‌ي حاضر بررسي ارتباط مشكلات رفتاري(نقص توجهبيش فعالي، اضطراب فراگير، اختلال نافرماني مقابله‌اي) و انواع حافظه با انگيزه تسلط در كودكان مي‌باشد. جامعه آماري شامل كليه كودكان پايه اول دبستان شهر اصفهان وحجم نمونه 200 كودك 7 ساله بود كه به روش نمونه‌گيري خوشه‌اي انتخاب شدند. به منظور بررسي مشكلات رفتاري كودكان از پرسشنامه csi4 (اسپرافكين، گادو) جهت بررسي انواع حافظه از پرسشنامه كانرز و براي سنجش انگيزه تسلط در كودكان از پرسشنامه انگيزه تسلط (لانگ، لو) استفاده شد كه توسط والدين اين كودكان تكميل گرديد. داده‌ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندمتغيري همزمان تحليل شدند. نتايج نشان داد كه بين مشكلات رفتاري كودكان (كمبود توجهبيش فعالي و اضطراب فراگير) با انگيزه تسلط آنان رابطه‌ي معنادار منفي و بين انواع حافظه با انگيزه‌ي تسلط ارتباط معنادار مثبت وجود داشت. همچنين نتايج رگرسيون نشان داد كه اختلال كمبود توجه بيش‌فعالي و حافظه فعال از جمله پيش‌بيني‌كننده‌هاي انگيزه تسلط در كودكان بودند. يافته‌هاي پژوهش نشان داد كه انگيزه تسلط در رشد رفتاري و شناختي كودكان موثر بود و در نتيجه پيشنهاد ‌گرديد كه با انجام مداخلات به هنگام مي‌توان انگيزش كودكان را ارتقا داد. همچنين، پيشنهاد ‌گرديد با انجام مداخلات درماني در سنين قبل از دبستان سطح انگيزش را در كودكان بيش‌فعال بالا برد تا از مشكلات ديگر در آينده جلوگيري شود.