شماره ركورد :
1094759
عنوان مقاله :
چرا مسائل سلامت افراد داراي ناتواني در دستور كار سياست‌گذاران قرار نمي‌گيرد؟: يك مطالعه كيفي از منظر سياست‌گذاران
عنوان به زبان ديگر :
Research Paper: Disregarded Health Problems of People With Disabilities: A Qualitative Study of Policymakers’ Perspective
پديد آورندگان :
سلطاني، شاهين مركز تحقيقات عواملي محيطي مؤثر بر سلامت - دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه - دانشكده بهداشت , كرمي متين، بهزاد مركز تحقيقات عواملي محيطي مؤثر بر سلامت - دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه - دانشكده بهداشت , تكيان، امير حسين دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه علوم مديريت و اقتصاد بهداشت , اكبري ساري، علي مركز تحقيقات عدالت در سلامت - دانشگاه علوم پزشكي تهران , كمالي، محمد دانشگاه علوم پزشكي ايران - دانشكده علوم توانبخشي - گروه مديريت توانبخشي , مجدزاده، رضا دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده بهداشت - گروه اپيدميولوژي و آمار زيستي
تعداد صفحه :
14
از صفحه :
136
تا صفحه :
149
كليدواژه :
سياستگذاري سلامت , افراد داراي ناتواني , نفوذ , دستورگذاري , ايران
چكيده فارسي :
هدف افراد ناتوان در مقايسه با جمعيت عمومي در معرض آسيب‌ها و بيماري‌هاي بيشتري قرار دارند، اما سياست‌گذاران حوزه سلامت و ديگر نهادهاي ذي‌نفع متأسفانه به مسائل سلامت آن‌ها چندان توجه نمي‌كنند. هدف اين مطالعه شناسايي عوامل مؤثر بر در دستور كار قرارنگرفتن مسائل سلامت افراد ناتوان از سوي سياست‌گذاران است. روش بررسي اين پژوهش مطالعه‌اي كيفي بود كه با رويكرد پديدارشناسي انجام گرفت. از طريق روش نمونه‌گيري گلوله برفي با 22 نفر از سياست‌گذاران در سطح ملي مصاحبه صورت گرفت. سياست‌گذاران شركت‌كننده در مطالعه بازيگران و ذي‌نفعان كليدي بودند كه در امر سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي حوزه سلامت و ناتواني در ايران نقش فعال و تأثيرگذاري داشتند. سياست‌گذاران از طيف‌هاي مختلفي از وزارتخانه‌ها، سازمان‌هاي دولتي، نهادهاي غيردولتي، مجلس شوراي اسلامي، شهرداري تهران و سازمان‌هاي بيمه سلامت در اين مطالعه حضور داشتند. مصاحبه‌ها به صورت نيمه‌ساختاريافته و انفرادي بود و به طور ميانگين 30 دقيقه تا دو ساعت به طول انجاميد. براي گردآوري داده‌ها يك فرم راهنماي مصاحبه تدوين شد كه شامل سؤالات اصلي و هدف پژوهش بود. روش تحليل اكتشافي به منظور شناسايي مفاهيم اصلي مطالعه و در سه مرحله انجام شد. همچنين از نسخه 11 نرم‌افزار MAXQDA براي طبقه‌بندي و تحليل داده‌هاي مطالعه استفاده شد. يافته‌ها در اين مطالعه سه طبقه اصلي و 13 طبقه فرعي ايجاد شد. در طبقه تأثيرگذاري، چهار طبقه فرعي با عناوين نفوذ پايين در فرايندهاي سياست‌گذاري سلامت در سطح ملي، مستقل‌نبودن ساختار سازماني، كم‌اهميت‌بودن جايگاه انجمن‌ها و نهادهاي غيردولتي مرتبط با افراد ناتوان براي سياست‌گذاران و توانايي كم افراد معلول و نهادهاي وابسته به آن‌ها در لابي‌گري و شبكه‌سازي ايجاد شد. در طبقه در اقليت‌بودن شش طبقه فرعي با عناوين توجه بيشتر سياست‌گذاران به مسائل عمومي سلامت جامعه، ديده‌نشدن نيازهاي ويژه گروه‌هاي در اقليت از سوي سياست‌گذاران سلامت، جذاب‌نبودن موضوعات مرتبط با افراد ناتوان براي سياست‌گذاران، ايجاد‌نشدن منافع مالي و سياسي درخور توجه براي سياست‌گذاران در موضوعات مرتبط با افراد ناتوان، آگاهي كم سياست‌گذاران از مسائل سلامت افراد ناتوان و اهميت كم موضوعات مرتبط به افراد ناتوان براي سياست‌گذاران شكل گرفت. همچنين در طبقه نبود صداي واحد، سه طبقه فرعي با عناوين نبود انسجام ميان افراد معلول و نهادهاي وابسته به آن‌ها، توجه به منافع شخصي و حزبي و نبود شبكه‌هاي ارتباطي گسترده و منسجم ايجاد شد. نتيجه‌گيري به منظور توجه مطلوب به سياست‌هاي مورد‌نياز سلامت در افراد ناتوان در ايران، لازم است انجمن‌ها و سازمان بهزيستي ضريب نفوذ خود را در سياست‌گذاري‌ها افزايش دهند. اين مهم مي‌تواند از طريق افزايش تعاملات بازيگران حوزه ناتواني با سياست‌گذاران كليدي ديگر بخش‌ها صورت پذيرد. برگزاري كمپين ها، درگيركردن چهره‌هاي برجسته و مشهور، به‌كارگيري مديران با‌تجربه و بانفوذ و استفاده نظام‌مند و هدف‌دار از رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي مي‌تواند در افزايش توجه سياست‌گذاران مؤثر واقع شود. آگاهي كم سياست‌گذاران از مسائل سلامت افراد ناتوان، به دانش كم سياست‌گذاران درباره نيازها و مسائل سلامت افراد معلول اشاره داشت. برخي از مشاركت‌كنندگان ابراز داشتند كه نبود دانش كافي باعث مي‌شود سياست‌گذاران نتوانند تصميمات درستي را درباره نيازهاي فعلي و آينده افراد ناتوان بگيرند.
چكيده لاتين :
Objective People with disabilities are more likely to experience poorer health status, compared to the general population; however, their health issues do not receive enough attention from policymakers. This article aimed to identify the factors that hinder the health problems of people with disabilities to be on the national agenda in Iran. Materials & Methods This phenomenological qualitative research was conducted in Tehran City, Iran, from September 2015 to March 2017. We conducted 22 quasi-structured face to face interviews with relevant policymakers at the national level. Snowball sampling method was applied to identify the interviewees. The interviewees were well-informed and had long and valuable experiences in the field of policymaking for people with disabilities. The policymakers from a verity of public organizations, ministries, nongovernmental organizations, Islamic Consultative Assembly, Tehran municipality and the health insurance organizations participated in the study. We used an interview guide in data collection process which covered the main study questions. On average, the interviews lasted about 30 minutes to 1.5 hours. The validity of the study was assessed through member checking. Thematic analysis was performed in three steps to identify the main concepts of the study. In open coding, identifying, naming and describing phenomena in the text were performed. Following open coding, codes were grouped into several subcategories. Then, the main concept of the study was created by formulating a general description of generated subcategories. We used MAXQDA to analyze the obtained data. Results We found three main categories and 13 subcategories. In the influence category, three subcategories were created; low influence in the policy process, the lack of structural independence, the inferiority of associations and nongovernmental organizations’ positions for policymakers and the low ability in lobbying and networking. In the minority category, we found 6 subcategories consisting of more attention to public health issues by policymakers, neglect of the specific needs of minority groups by health policymakers, policymakers’ unattractiveness in the health problems of people with disabilities, the lack of significant financial and political benefits for policymakers, the lack of awareness about the health issues of people with disabilities, and the inferiority of disability issues for policymakers. In the category of lack of integrated voice, three subcategories were created, including a lack of integration among people with disabilities, inattention to personal and group interests and the lack of coherent communication networks. Conclusion To meet their requirements, it is essential to enhance the influence of people with disabilities, associations and the welfare organization in the policymaking process. This can be achieved by increasing the interaction of significant individuals in the disability area with other key policymakers in other sectors. Running campaigns, engaging with celebrities as well as experienced and influential managers, and the systematic use of media and social networks may improve policymakers' attention to prioritizing health issues of people with disabilities.
سال انتشار :
1398
عنوان نشريه :
توانبخشي
فايل PDF :
7685881
لينک به اين مدرک :
بازگشت