تحليل كانوني رابطه باورهاي معلمان درباره قلدري دانش آموزان با راهبردهاي مديريت رفتار در كلاس

برنامه هاي ضد قلدري معلم محور از جمله اقدامات تربيتي اخير در كنترل شيوع اين رفتار در مدارس مي باشد. پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه باورهاي معلمان درباره قلدري و راهبردهاي مديريت رفتار در كلاس انجام شد. روش پژوهش، توصيفي و از نوع همبستگي بود كه به منظور اجراي آن 207 نفر به روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي از بين معلمان زن و مرد دوره ابتدايي شهرستان اهر انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي رفتار اجتماعي دانش آموزان و راهبردهاي مديريت رفتار كلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحليل همبستگي كانوني مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند و نتايج يك مجموعه معنادار بين باورهاي معلمان(هنجاري، اجتنابي و جرأتمندانه) و راهبردهاي مديريت رفتار قلدري(جدا كردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگير كردن والدين و جرأتمندي دفاع) را نشان داد، بطوري كه باورهاي هنجاري معلمان با راهبردهاي جدا كردن دانش آموزان از يكديگر و اجتناب از دفاع و باورهاي اجتنابي با راهبردهاي اجتناب از دفاع و درگير كردن والدين داراي رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اينكه نتايج پژوهش نشان دادند كه ميزان آگاهي و باورهاي معلمان درباره ماهيت قلدري و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهايي كه آنها براي مديريت رفتارهاي كلاس بكار مي برند، تأثير دارد، روشن مي شود كه انتخاب راهبردهاي نامناسب براي مديريت بد رفتاري هاي كلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قرباني به افزايش چنين رفتارهايي در كلاس بينجامد. بر اساس اين يافته ها مي توان گفت كه در طراحي برنامه هاي ضد قلدري مدرسه محور بايد افزايش آگاهي و شناخت معلمان درباره پديده هاي رفتاري كلاس نظير قلدري و راهبردهاي مناسب براي مديريت آنها در كلاس مد نظر قرار گيرد.    واژه هاي كليدي: قلدري، باورهاي معلمان درباره قلدري، راهبردهاي مديريت رفتار برنامه هاي ضد قلدري معلم محور از جمله اقدامات تربيتي اخير در كنترل شيوع اين رفتار در مدارس مي باشد. پژوهش حاضر با هدف تعيين رابطه باورهاي معلمان درباره قلدري و راهبردهاي مديريت رفتار در كلاس انجام شد. روش پژوهش، توصيفي و از نوع همبستگي بود كه به منظور اجراي آن 207 نفر به روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي از بين معلمان زن و مرد دوره ابتدايي شهرستان اهر انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي رفتار اجتماعي دانش آموزان و راهبردهاي مديريت رفتار كلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحليل همبستگي كانوني مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند و نتايج يك مجموعه معنادار بين باورهاي معلمان(هنجاري، اجتنابي و جرأتمندانه) و راهبردهاي مديريت رفتار قلدري(جدا كردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگير كردن والدين و جرأتمندي دفاع) را نشان داد، بطوريكه باورهاي هنجاري معلمان با راهبردهاي جدا كردن دانش آموزان از يكديگر و اجتناب از دفاع و باورهاي اجتنابي با راهبردهاي اجتناب از دفاع و درگير كردن والدين داراي رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اينكه نتايج پژوهش نشان دادند كه ميزان آگاهي و باورهاي معلمان درباره ماهيت قلدري و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهايي كه آنها براي مديريت رفتارهاي كلاس بكار مي برند، تأثير دارد، روشن مي شود كه انتخاب راهبردهاي نامناسب براي مديريت بد رفتاري هاي كلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قرباني به افزايش چنين رفتارهايي در كلاس بينجامد. بر اساس اين يافته ها مي توان گفت كه در طراحي برنامه هاي ضد قلدري مدرسه محور بايد افزايش آگاهي و شناخت معلمان درباره پديده هاي رفتاري كلاس نظير قلدري و راهبردهاي مناسب براي مديريت آنها در كلاس مد نظر قرار گيرد