عنوان مقاله :
رابطه هوش عمومي و استدلال اخلاقي: نقش واسطهگري ابعاد هويت اخلاقي
پديد آورندگان :
انجم شعاع ، محمد رئوف دانشگاه شيراز , حسينچاري ، مسعود دانشگاه شيراز - بخش روانشناسي تربيتي , لطيفيان ، مرتضي دانشگاه شيراز - بخش روانشناسي تربيتي , خرمايي ، فرهاد دانشگاه شيراز - بخش روانشناسي تربيتي
كليدواژه :
استدلال اخلاقي , درونسازي , نمادسازي , هوش عمومي , هويت اخلاقي
چكيده فارسي :
هدف پژوهش حاضر، بررسي نقش واسطهاي ابعاد هويت اخلاقي در رابطه بين هوش عمومي و استدلال اخلاقي بود. هوش عمومي، بهعنوان متغيّر برونزاد و ابعاد هويت اخلاقي (درونسازي اخلاقي و نمادسازي اخلاقي)، بهعنوان متغيّرهاي واسطهاي و استدلال اخلاقي، بهعنوان متغيّر درونزاد مورد توجه قرار گرفتند. شركتكنندگان در اين پژوهش 250 نفر از پرستاران بيمارستانهاي شهر كرمان بودند كه به روش نمونهگيري تصادفي خوشهاي چند مرحلهاي انتخاب شدند و به مقياس 3 آزمون «هوش كتل» (كتل، 1943)، آزمون «اهميت هويت اخلاقي براي خود» (آكينو و ريد، 2002) و آزمون «معضلات اخلاقي پرستاران» (چريشام، 1981) پاسخ دادند. روش پژوهش حاضر از نوع همبستگي بود و براي تحليل دادهها از روش تحليل مسير استفاده شد. نتايج نشان داد كه هوش عمومي اثر مثبت بر درونسازي اخلاقي (0.0001 =β=0.20, p) دارد و نيز درونسازي اخلاقي داراي اثر مثبت بر استدلال اخلاقي (0.0001 =β=0.26, p) و نمادسازي داراي اثر منفي بر استدلال اخلاقي (0.03 =β=-0.14, p) است. همچنين مشخص شد كه درونسازي اخلاقي نقش واسطهاي معناداري بين هوش عمومي و استدلال اخلاقي دارد (0.006 =β=0.26, p). با توجه به اين يافتهها ميتوان نتيجه گرفت، زماني كه شخص از كاركرد هوش خود درجهتِ درونسازي ارزشهاي اخلاقي استفاده كرده باشد، ميتواند از استدلال غنيتري برخوردار باشد.
عنوان نشريه :
مجله مطالعات روانشناسي تربيتي