عنوان مقاله :
مقايسه اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي و درمان راهحل مدار به شيوه گروهي بر ادراك حمايت اجتماعي و روابط بين فردي در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس
پديد آورندگان :
نويدي مقدم ، مسعود دانشگاه پيام نور - مركز تحصيلات تكميلي , صفاري نيا ، مجيد دانشگاه پيام نور - گروه روانشناسي , علي پور ، احمد دانشگاه پيام نور - گروه روانشناسي , صحرائيان ، محمدعلي دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده پزشكي، بيمارستان سينا - مركز تحقيقات مالتيپل اسكلروزيس
كليدواژه :
شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي , درمان راهحل مدار , ادراك حمايت اجتماعي , روابط بين فردي , مولتيپل اسكلروزيس
چكيده فارسي :
زمينه و هدف:بيماري مولتيپل اسكلروزيس نوعي بيماري پيشرونده و تحليل برنده غلاف ميلين سلولهاي عصبي در سيستم عصبي مركزي است و به عنوان يك بيماري مزمن با بروز ناگهاني و غير قابل پيشبيني شناخته مي شود. پژوهش حاضر با هدف مقايسه اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي MBCT و اثربخشي درمان راهحل مدار به شيوه گروهي بر ادراك حمايت اجتماعي و روابط بين فردي در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروزيس شهر تهران در سال 1396 انجام شد.روش و مواد: اين مطالعه به صورت نيمه تجربي و با طرح پيشآزمونپسآزمون با دو گروه آزمايش و يك گروه كنترل انجام شد. جامعه آماري بيماران عضو جامعه مولتيپل اسكلروزيس شهر تهران بودند كه از بين آنها، 45 نفر به روش نمونهگيري در دسترس انتخاب و بهطور تصادفي در دو گروه آزمايش (هر گروه 15 نفر) و يك گروه كنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمايش درمان شناختي مبتني بر ذهن آگاهي و گروه آزمايش درمان راهحل مدار به شيوه گروهي، هر كدام به مدت 8 جلسه 90 دقيقهاي تحت آموزش قرار گرفتند و گروه كنترل در ليست انتظار ماندند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هاي ادراك حمايت اجتماعي Zimet و روابط بين فردي Griffin و Bartholomew جمع اوري شدند و با استفاده از نرم افزار آماري SPSS19 و آزمون هاي تحليل كوواريانس تجزيه و تحليل شدند.يافته ها: از شركت كنندگان در مطالعه 21 (46.7%) مرد و 24 (53.3%) زن بودند. ميانگين (انحراف معيار) سن مردان (11.6) 57.3 و زنان (9.3) 53.8 سال بود. ميانگين (انحراف معيار) حمايت خانواده در درمان ذهن آگاهي به ترتيب از (3.1) 12.8 به (4.5) 19.1، حمايت دوستان از (2.8) 13.7 به (2.8) 18.6 و ديگران از (2.4) 14.7 به (3.1) 16.9 بعد از مداخله افزايش يافت (0.001=P). همچنين در گروه درمان راه حل مدار حمايت خانواده در درمان ذهن آگاهي به ترتيب از (3.6) 12.5 به (3.2) 16، حمايت دوستان از (2.8) 11.9 به (2.4) 14.8 و ديگران از (2.5) 15.1 به (3.1) 15.7 بعد از مداخله افزايش يافت (0.001=P). اين افزايش در درمان ذهن آگاهي بيشتر بود. مؤلفه هاي روابط بين فردي در هر دو روش درماني پس از مداخله كاهش يافت (P 0/05). هرچند اين كاهش در درمان راهحل مدار بيشتر بود.نتيجه گيري: مطالعه نشان داد كه هر دو مداخله بهكاررفته در اين مطالعه ادراك حمايت اجتماعي و روابط بين فردي را در بيماران مبتلا به مولتيپل اسكلروز بهبود بخشيدند، با اين تفاوت كه مداخله شناخت درماني مبتني بر ذهن آگاهي داراي تأثير بيشتري بر ادراك حمايت اجتماعي بود و درمان راهحل مدار به شيوه گروهي نيز داراي تأثير بيشتري بر بهبود روابط بين فردي بيماران مبتلا به مولتپيل اسكلروزيس بود.
عنوان نشريه :
سلامت اجتماعي