ترسيم حوزه هوشمندي رقابتي در آيينه نشريات فارسي: تحليل علم سنجي

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسي و تحليل محتواي مقاله هاي علميپژوهشي منتشره در حوزه هوشمندي رقابتي است. روش‌شناسي: پژوهش حاضر با رويكرد تركيبي و با روش تحليل محتواي كمي و كيفي انجام شد. جامعه آماري اول اين پژوهش، مقاله هاي فارسي علمي پژوهشي منتشره در حوزه هوشمندي رقابتي(72 عدد) است. به علت كوچكي جامعه، نمونه گيري نشد. داده هاي كمي از طريق سياهه وارسي محقق ساخته گردآوري شد. براي تعيين اين كه مقاله ها به چه موضوعاتي پرداخته اند، نياز به يك طرح استاندارد بود، پس با متخصصان هوشمندي رقابتي(جامعه ديگر پژوهش) پيرامون اين كه چه موضوعاتي در حوزه هوشمندي رقابتي داراي اهميت هستند مصاحبه شد. نمونه گيري از اين جامعه هدفمند بوده و 10 نفر انتخاب گرديدند. مصاحبه از نوع نيمه ساختار يافته و الكترونيكي انجام شد. مقوله هاي موضوعي مشخص و طرح موضوعي براي تفكيك مقاله ها به دست آمد. اين بخش به روش تحليل محتواي كيفي انجام شد. پژوهشگران، مقاله ها را بر اساس طرح موضوعي دسته بندي كردند. براي تجزيه و تحليل داده ها در سطح آمار توصيفي از آماره هايي نظير فراواني و درصد استفاده شد.    يافته‌ها: ميزان مقاله ها سير صعودي داشته و مردان توليدات بيشتري (78.81 درصد) داشته اند. مشاركت دو و سه پديدآور رايج تر (67.41درصد) و بيشتر نويسندگان استادياران (22.31 درصد) و دارندگان مدرك دكتري (91.52 درصد) هستند. نشريه مديريت بازرگاني و تحقيقات بازاريابي نوين (72.9درصد) داراي بيشترين مقاله هستند. رشته علمي غالب، مديريت با گرايش بازرگاني (88.20 درصد)  و  مشاركت دانشگاه تهران بيشتر (44.19درصد) است. بيشترين استنادها در مقاله هاي سال 1395 (655 مورد) است. بيشترين مطالعه بر روي شركت ها  و سازمان ها (8.90درصد) بوده، ابزار استفاده شده، پرسشنامه(94.81 درصد) و روش برگزيده براي پژوهش، كمي(50.87 درصد) است. بيشترين مقوله مورد توجه مفاهيم بنيادي(2.72 درصد) مي باشد. نتيجه‌گيري: نتايج حاكي است كه اگر چه در چند ساله اخير رشدي در حوزه ايجاد گرديده ولي با وجود ميان رشته اي بودن آن فقدان فعاليت بعضي از رشته ها و متخصصان آنها مانند علم اطلاعات و دانش شناسي، جامعه شناسي و غيره قابل مشاهده است. همچنين، گسترش يكسان و يكنواختي در مقوله هاي موضوعي صورت نگرفته است.