عنوان مقاله :
بازسازي ارتفاع برفمرز دائمي كواترنري الوند همدان (با سه روش رايت، شيب- جهت و ضريب خميدگي)
پديد آورندگان :
جعفري ، غلام حسن دانشگاه زنجان , فيض اله پور ، مهدي دانشگاه زنجان , براتي ، زينب دانشگاه زنجان
كليدواژه :
ضريب خميدگي , ارتفاع حضيض , سيرك يخچالي , سنگ سرگردان
چكيده فارسي :
وجود آثار تيپيك سيركي دامنههاي شمال شرقي و جنوب غربي توده كوهستاني الوند همدان، و همچنين حضور مورنهاي سرگردان اطراف آن، در ابعادي بزرگتر از آنچه در اطراف شيركوه يزد وجود دارد و تمركز ژئومورفولوژيستها را از اوايل دهه 1930، به فرايند يخچالي، معطوف داشته، حاكي از تسلط فرايند يخچالي در طي دورههاي سرد كواترنري ميباشد. به همين منظور در اين مقاله سعي در برآورد ارتفاع برفمرز دائميدر دامنههاي مختلف اين توده كوهستاني شدهاست. در برآورد ارتفاع برفمرز به روش رايت نكتهاي وجود داشت كه اساس ارائه برآورد ارتفاع برف مرز به روشهاي خاصي گرديد. بالاتر بودن ارتفاع برفمرز دائميبرآورد شده در دامنههاي شمال شرقي (نسبت به دامنههاي جنوب غربي) بر اساس روش رايت، آن هم در عرضهاي جغرافيايي همانند ايران كه دامنههاي شمال شرقي بهترين شرايط را براي ماندگاري برف و تشكيل يخچال دارند، بسيار حائز اهميت است. اين نكته موجب بررسي ارتفاع برفمرز دائميبه دو روش ديگر شد؛ يكي روش شيب- جهت كه با توجه به مقدار شيب و جهت آن و استفاده از روابط ارائه شده از سوي پژوهشگران قبلي، به برآورد ارتفاع برفمرز دائميپرداخته شدهاست. تفاوت برفمرز برآورد شده براي دامنهها از اين روش هر چند منطقي به نظر ميرسيد ولي مقدار آن (530 متر) با توجه به شواهد ميداني دور از واقعيت به نظر رسيد، به همين دليل از روش ديگري به عنوان ضريب خميدگي منحني ميزان كه براي اولين بار در اين مقاله ارائه شده براي برآورد ارتفاع برفمرز استفاده گرديد. مقدار ضريب خميدگي منحني ميزانها با فاصله گرفتن از قلههاي مسلط به حوضهها به سمت كوهپايه، ابتدا روند نزولي و سپس روند صعودي دارد. از محل تغيير اين روند به عنوان حضيض ضريب خميدگي و از ارتفاع آن به عنوان ارتفاع حضيض نمودار ياد گرديد. با توجه به نزديك بودن اين ارتفاع به ارتفاعي كه از روشهاي قبلي به عنوان ارتفاع برفمرز برآورد شده بود، چنين نتيجه گرفته شد كه ارتفاع حضيض ضريب خميدگي حوضهها ميتواند به عنوان ارتفاع برفمرز كواترنري در نظر گرفته شود. بررسي سه روش فوق در برآورد ارتفاع برفمرز كواترنري الوند و تفاوت مقدار آن در دامنههاي مختلف حاكي از آن است كه تفاوت قابل توجه ارتفاع پيشاني كوهستان در دامنههاي مختلف ميتواند در برآورد ارتفاع برفمرز و مقدار خطاي آن مؤثر باشد. ارتفاع خط تعادل آبويخ فاكتور ديگري بود كه ميتوانست تفاوت ارتفاعي برفمرز را آشكار سازد، ولي به دليل تفاوت در عرض كوهپايههاي دو طرف توده كوهستاني و تفاوت در ويژگيهاي توپوگرافيكي، اين شاخص نيز نتوانست كمك چنداني دراين زمينه بنمايد؛ چرا كه تفاوت در عرض كوهپايهها و مقدار و جهت شيب آنها ميتواند در مقدار ارتفاع خط تعادل آبويخ مؤثر باشد كه لازم است در مطالعات يخچال شناسي مورد توجه خاص قرار گيرند.
عنوان نشريه :
فصلنامه تحقيقات جغرافيايي