عنوان مقاله :
بررسي تراكم، تركيب سني و جنسي آهو (Gazella subgutturosa) در پارك ملي گلستان
پديد آورندگان :
وارسته مرادي ، حسين دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده شيلات و محيط زيست - گروه محيط زيست , مددي ، ميثم دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان - دانشكده شيلات و محيط زيست - گروه محيط زيست
كليدواژه :
آهو , ايران , جمعيت , ديناميزم.
چكيده فارسي :
سابقه و هدف: آهو كه در طبقهبندي فهرست سرخ IUCN جزء گونههاي درخطر تهديد قرار دارد، توزيع جغرافيايي وسيعي در خاورميانه، پاكستان، آسياي مركزي، چين و مغولستان دارد. درباره پوياييشناسي جمعيت، انتخاب زيستگاه، فعاليتهاي روزانه و سازمان اجتماعي اين گونه بررسي بومشناختي چنداني انجام نشده است. درباره پوياييشناسي جمعيت آهو در كشور ايران نيز اطلاعات اندكي وجود دارد. از ميان زوجسمان پاركملي گلستان، آهو بيشترين آسيبپذيري را نسبت به شكار غيرمجاز و تخريب زيستگاه از خود نشان داده است. هدف از اين تحقيق، تعيين پويايي جمعيت آهو در مناطق مختلف پاركملي گلستان بود. مواد و روشها: كار ميداني در منطقه پاركملي گلستان انجام شد. نمونهبرداري با استفاده از روش ترانسكت خطي در طول 24 ترانسكت و در 3 بار بازيد از هر يك از ترانسكتها از بهمن سال 1394 تا تير سال 1395 انجام شد. دادهها (شامل تعداد، جنس و سن) در هر يك از 24 ترانسكت نمونهبرداريشده، جمعآوري شد. براي محاسبه تراكم از نرمافزار DISTANCE 6.0 استفاده شد. تفاوت در نرخ برهآوري آهوان با استفاده از آزمونهاي ناپارامتري كروسكالواليس و منوايتني سنجيده شد. تمام آزمونهاي آماري با استفاده از نرمافزارهايMinitab 15 و Ecological Methodology انجام شد. نتايج و بحث: نتايج حاصل از تجزيه و تحليل تراكم آهوان نشان داد كه بيشترين و كمترين تراكم آهوان بهترتيب در مناطق كهنهسولگرد و رباط است. نسبت جنسي از 1/33 تا 1/86 در نوسان بود. بهعلاوه، نتايج نسبت جنسي نشان داد كه جمعيتهاي آلمه و سولگرد بهترين نسبت جنسي را دارند. تعداد نرهاي ميانسال به بالا در جمعيت آهوان در جمعيتهاي مختلف پايين بود. اين به معناي آن است كه بخش بزرگي از مادههاي مستعد توليدمثل نميتوانند جفتگيري كنند. بسياري از راهبردهاي مديريتي پيشنهاد افزايش تعداد نرهاي بالغ در جمعيت را دادهاند تا منجر به افزايش نرخ زادآوري مادهها شود (Bender, 2002). علاوه بر پايين بودن نرهاي ميانسال به بالا در جمعيت آهوان در جمعيتهاي مختلف، بهدليل تعداد محدود مادههاي مناسب (6 ساله و بيشتر) در كل جمعيت، تعداد قابلملاحظهاي از مادهها نيز توليدمثل نكردند. نرها بايد زمان بيشتري را صرف جمعآوري مادهها و دور كردن نرهاي رقيب كنند كه متعاقب آن نرخ زادآوري كاهش مييابد. بهعلاوه، برههاي زير يك سال (اعم از نر و ماده) و آهوان خيلي پير (بيش از 11 سال) به ترتيب بيشترين و كمترين درصد جمعيت آهوان را داشتند. بيشترين درصد برهها در جمعيتهاي سولگرد و كهنهميرزابايلو مشاهده شد. اين الگوي گروه سني در برهها بهعلت امنيت بالا در مجاورت پاسگاههاي محيطباني بود. تفاوت معنيداري در نرخ برهآوري در مناطق مختلف مشاهده نشد. اين الگو با نتايج Varasteh (2004) مطابقت داشت. نتيجهگيري: با توجه به بررسي حاضر درباره ساختار سني و جنسي و نيز ميزان برهزايي و تراكم آهو و مقايسه آن با گذشته، روشن است كه روند كنوني پوياييشناسي جمعيت آهوان در پاركملي گلستان سير نزولي داشته و اين هشدار جدي است. براي كاهش سرعت سير نزولي جمعيت و سپس برنامهريزي دقيق و بلندمدت براي مديريت جمعيت آهو در پاركملي گلستان اقدام فوري لازم است.