بازاريابي حسي و اعتماد به برند مشتريان فروشگاه‌هاي ورزشي

هدف پژوهش حاضر، بررسي بازاريابي حسي و اعتماد به برند مشتريان فروشگاه‌هاي ورزشي استان مازندران بود. روش پژوهش، توصيفي همبستگي وروش جمع‌آوري اطلاعات ازنوع ميداني بود. جامعه آماري كليه مشتريان فروشگاه‌هاي ورزشي نايك، آديداس، ريبوك، پوما و مجيد در استان مازندران بودند كه با توجه به حجم جامعه نامحدود، براساس فرمول كوكران تعداد 384 نفر با روش نمونه‌گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. براي گردآوري اطلاعات از پرسش‌نامه بازاريابي حسي حسيني و پوركياني (1394) و اعتماد مشتريان يوچارونكيت (2014) استفاده شد. روايي پرسش‌نامه‌ها به تأييد 10 نفر از اساتيد تربيت‌بدني رسيد و پايايي آن‌ها براساس ضريب آلفاي كرونباخ به‌ترتيب 0.87 و 0.88 به‌دست آمد. براي آزمون فرضيه‌هاي پژوهش از ضريب كشيدگي بهنجار شده، آزمون همبستگي پيرسون و تحليل مسير با نرم‍افزار اس.پي.اس.اس. وآموس استفاده شد. نتايج نشان داد كه بين بازاريابي حسي و اعتماد به برند مشتريان فروشگاه‌هاي ورزشي استان مازندران ارتباط مثبت و معناداري وجود داشت. براساس يافته‌هاي پژوهش، حس بينايي، حس بويايي و حس شنوايي تأثير معنادار و مثبتي بر اعتماد مشتريان فروشگاه‌هاي ورزشي استان مازندران داشتند؛ اما حس چشايي و حس لامسه تأثير معناداري بر اعتماد مشتريان ورزشي نداشتند. همچنين، همه شاخص‌هاي برازش مدل نشان‌دهنده برازش مطلوب بودند. با توجه به نتايج به‌دست‌آمده مي‌توان لزوم توسعه و بسط شاخصه‌هاي بازاريابي حسي ازجمله حس‌هاي بينايي، بويايي و شنوايي را بااهميت دانست. بديهي است كه با ايجاد تجربه حسي مشتريان در فروشگاه‌هاي ورزشي و ايجاد رابطه عاطفي ميزان اعتماد مشتريان بهبود مي‌يابد.