ارتباط سرمايه فكري با توانمندسازي روان‌شناختي و تعهد حرفه‌اي كارشناسان فدراسيون‌هاي ورزشي منتخب و موفق

هدف از انجام اين پژوهش، بررسي ارتباط بين سرمايه فكري با توانمندسازي روان‌شناختي و تعهد حرفه اي كارشناسان فدراسيون هاي ورزشي بود. جامعه آماري اين پژوهش كارشناسان هشت فدراسيون منتخب و موفق در بازي‌هاي المپيك وآسيايي به تعداد 203 نفر بودند. براساس جدول مورگان، 136 نفر به‌عنوان نمونه آماري درنظر گرفته شدند. ابزارهاي مورداستفاده در اين پژوهش، سه پرسش‌نامه استاندارد سرمايه فكري بونيتس (1999)، توانمندسازي روان‌شناختي اسپريتزر (1995) و تعهد حرفه اي آلن و ماير (1993) بودند كه روايي و پايايي آن‌ها در پژوهش‌هاي گذشته تأييد شده بود؛ اما پژوهشگر نيز روايي و پايايي آن‌ها را مطالعه و تأييد كرد. تجزيه‌وتحليل داده هاي جمع‌آوري شده توسط دو نرم‌افزار اس.پي.اس.اس. كه شامل موارد كلموگروف اسميرنوف، همبستگي و رگرسيون بود و نرم‌افزار پي.ال.اس. نسخه دو براي طراحي مدل پژوهش انجام شد. نتايج پژوهش نشان داد كه ارتباط مستقيم و معنادار بين سطح سرمايه فكري با دو متغير توانمندسازي روان‌شناختي و تعهد حرفه اي برقرار بود. همچنين، سرمايه فكري به‌طور غيرمستقيم و ازطريق متغير ميانجي توانمندسازي روان‌شناختي با تعهد حرفه اي ارتباط معنادار داشت. بهبود و افزايش سطح سرمايه فكري مي تواند به توانمندي كارشناسان فدراسيون هاي ورزشي منجر شود كه اين توانمندي در دستيابي به اهداف برنامه‌ريزي‌شده ورزشي ازطريق افزايش سطح تعهد حرفه اي آنان مؤثر است.