شماره ركورد :
1097766
عنوان مقاله :
بررسي رابطه متقابل نظام تمدني و پليس در انديشه دانشمندان علوم اجتماعي
پديد آورندگان :
عبدالمحمدي ، شهلا - -
تعداد صفحه :
22
از صفحه :
31
تا صفحه :
52
كليدواژه :
تمدن , پليس , عدالت اجتماعي , اخلاق اجتماعي , نظم , اعتماد اجتماعي , مشروعيت
چكيده فارسي :
خدا بشر را آفريد و بشر تمدن را. بي‏ترديد ميان تمام مفاهيمي كه حاكي از توانايي بشر است مفهومي جامع‏تر از تمدن نمي‏توان يافت كه همه دستاوردهاي عقل، هوش و خلاقيت او را يكجا نمايندگي كند. تمدن واژه‏اي است كه به تنهايي تمام سرمايه‏ها، داشته‏ها و انباشته‏هاي نسل‏هاي متمادي گروه كثيري از انسان‏ها را به منصه ظهور مي‏رساند. تمدن گرچه بيشتر در مظاهر مادي جلوه مي‏كند، اما هرگز بدون پشتوانه‏هاي فكري و معنوي نمي‏تواند به اوج برسد و دوام بياورد. تجربه زندگي جمعي انسان به او آموخته است كه براي حفظ دستاوردهاي مادي و معنوي خويش به نيرويي محافظ در جامعه نيازمند است كه امروز به آن «پليس» مي‏گوييم. اما فلسفه وجودي اين نيرو و نوع رابطه او با ساير پديده‏هاي اجتماعي از جمله مباحث تمدني خالي از بحث و نظريه‏پردازي نبوده است؛ زيرا رابطه دو مفهوم تمدن و پليس رابطه‏اي چندجانبه است كه با توجه به اهميت و آثار گسترده اجتماعي آن نيازمند بررسي عميق و جامع است. در اين باره جامعه‏شناسان و دانشمندان علوم اجتماعي سؤال‏هاي بسياري مطرح كرده‏اند از جمله اينكه كاركرد پليس در اجتماع چيست؟ پليس با كدام‏يك از جنبه‏هاي فرهنگي يك تمدن بيشتر در ارتباط است؟ رابطه پليس با عدالت اجتماعي به عنوان يكي از محورهاي تمدن چيست؟ مشروعيت پليس با مشروعيت نظام تمدني مرتبط است؟ اعتماد اجتماعي چه نقشي در موفقيت پليس دارد و اعتماد به پليس چگونه حاصل مي‏شود؟ اين مقاله سعي خواهد كرد با رجوع به آراي جامعه‏شناسان و دانشمندان علوم اجتماعي، به سؤال‏هاي يادشده پاسخ گويد. در اين زمينه ضمن اشاره به اشتراك مفهومي دو واژه تمدن و پليس در تاريخ ادبيات بعضي از كشورهاي اروپايي، به اشتراكات كاركردي و عملكردي نظام سياست‏گذاري تمدني و نظام اجراي سياست‏هاي تمدني (پليس) و نقش اين كاركردها در تحكيم متقابل پايه‏هاي تمدن از سويي و استحكام عملكرد پليس از سوي ديگر مي‏پردازد.
عنوان نشريه :
مطالعات راهبردي ناجا
لينک به اين مدرک :
بازگشت