نقش مديريت دانش و توانمندسازي كاركنان در اثربخشي سازماني ناجا

با توجه به افزايش تغييرات محيطي، موضوعات مديريت دانش، توانمندسازي و اثربخشي سازماني از اهميت خاصي برخوردار شده ‏اند. پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش مديريت دانش و توانمندسازي كاركنان در اثربخشي سازماني كاركنان سازمان ناجا انجام گرفته است. روش پژوهش، توصيفي از نوع همبستگي است و جامعه آماري شامل 310 هزار نفر از همه كاركنان سازمان ناجاست. روش نمونه‌گيري، تصادفي طبقه‌اي است و براي تعيين حجم نمونه از جدول كرجسي و مورگان استفاده شده است. بر اين اساس 384 نفر در اين پژوهش مشاركت كردند. ابزار اندازه‏ گيري اين پژوهش شامل سه پرسشنامه استاندارد مديريت دانش نيومن و كنراد با ضريب پايايي 0/96، پرسشنامه استاندارد توانمندسازي روان‏شناختي اسپريتزر با ضريب پايايي 0/87 و پرسشنامه استاندارد اثربخشي سازماني پارسونز با ضريب پايايي 0/92 بوده است. به ‌منظور تعيين پايايي از ضريب آلفاي كرونباخ و براي تعيين روايي پرسشنامه‌ها از روايي صوري و روايي محتوايي به شيوه كيفي استفاده شده است. براي تجزيه و تحليل اطلاعات آزمون پارامتريك ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون چندمتغيره به كار رفته است. همچنين همه مراحل تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS18 مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج حاصل از پژوهش حاضر تمام فرضيات تحقيق را مورد تأييد قرار داده است؛ به ‌عبارتي 1. بين مديريت دانش با اثربخشي كاركنان سازمان ناجا رابطه مستقيم وجود دارد. 2. بين توانمندسازي با اثربخشي كاركنان سازمان ناجا رابطه مستقيم وجود دارد. 3. بين مديريت دانش با توانمندسازي كاركنان سازمان ناجا رابطه مستقيم وجود دارد. 4. مديريت دانش و توانمندسازي كاركنان قدرت پيش‏بيني‌كنندگي اثربخشي سازماني سازمان ناجا را دارد.