چالش هاي اجراي برنامه درسي دندانپزشكي عمومي از ديدگاه دانشجويان: يك مطالعه كيفي

مقدمه: بازنگري برنامه  هاي درسي به دلايلي شامل ظهور علوم جديد، علايق شخصي اعضاي جديد هيات علمي، تغييرات دموگرافيك، پيشرفت در علوم بيولوژيك و تغييرات بنيادين در سيستم ارايه خدمات سلامت، امري اجتناب ناپذير است. از اين رو بررسي ديدگاه هاي ذينفعان برنامه درسي مي تواند راهنماي مناسبي براي برنامه ريزان آموزشي باشد. اين مطالعه به منظور بررسي چالش هاي اجراي برنامه درسي دندانپزشكي عمومي از ديدگاه دانشجويان در سال تحصيلي 96-1395، انجام شد. مواد و روش ها: اين مطالعه به صورت تحليل محتواي كيفي مرسوم و گردآوري اطلاعات با مصاحبه  هاي گروهي بود. نمونه گيري به صورت هدفمند و با مشاركت 10 نفر از دانشجويان دندانپزشكي عمومي در حال تحصيل با برنامه درسي اخيراً بازنگري شده دندانپزشكي عمومي، انجام شد. براي تحليل داده  ها از نرم افزار MAXQDA10 استفاده شد. يافته ها: پس از پياده سازي مصاحبه‌ ها و تحليل داده ها، 104 كد، 20 طبقه فرعي و 4 طبقه اصلي شامل چالش هاي اجرايي (ناپختگي و بي‌تجربگي در اجرا، نبود برنامه‌ريزي اجرايي و نبود هماهنگي اساتيد در ارائه دروس ادغام يافته)؛ آموزشي (نبود منابع اطلاعاتي كافي براي توجيه سازي دانشجويان، زمان محدود ارائه آموزش، ناتواني در بكارگيري اساتيد متخصص براي دروس جديد، بي عدالتي در آموزش، نامناسب بودن ادغام، استفاده از رزيدنت هاي غيرمسلط و آموزش‌نديده در آموزش دانشجويان، شيوه ارائه مباحث، محتواي نامناسب در دروس جديد، رعايت نكردن پيش‌نياز هاي آموزشي و مقدماتي، رعايت نكردن استاندارد هاي آموزش پزشكي توسط اساتيد) ؛ جانبي و ذهني (رزيدنت محوري و تخصص‌گرا بودن اساتيد، نبود منبعي براي طرح مشكلات و ارائه راه حل عملي، عادت به كوريكولوم قبلي، نگرش منفي به كوريكولوم جديد) و ساختاري (تغييرات ساختار كوريكولوم، امكانات فيزيكي و كمبود نيروي هيات علمي) استخراج شد. نتيجه‌گيري: چالش هاي بيان شده توسط دانشجويان، بر لزوم تشكيل تيم بازنگري مسلط به برنامه درسي، ايجاد پيش‌ زمينه‌ هاي تغيير، فراهم‌سازي منابع فيزيكي و انساني، اجراي آزمايشي برنامه درسي و پايش توسط متخصصين آموزش پزشكي، تاكيد دارد.