گفتاري در فلسفۀ حقوق شركت‌هاي تجاري؛ شركت‌هاي تجاري، مخلوق نظمي خودجوش يا نظمي تصنعي؟

با تجزيۀ سازمان حقوقي شركت‌هاي تجاري سرمايه‌محور، به چهار قاعدۀ بنيادين مي‌رسيم: قاعدۀ شخصيت حقوقي مستقل شركت از سهامدار، قاعدۀ حاكميت اكثريت سرمايه يا حق رأي، قاعدۀ مسئوليت محدود سهامدار و در نهايت قاعدۀ اختيار تام مديران. از آنجا كه شركت‌هاي تجاري، كشف بزرگ و ابزار معجزه‌آساي سرمايه‌داري مدرن ناميده شده و برخي از عناصر آن، مهم­تر از اختراع الكتريسيته و ماشين بخار توصيف شدند، اين مقاله با كاوشي در فلسفۀ حقوق، به اين نتيجه رسيده است كه شركت تجاري مفهومي مدرن و مخلوق ارادۀ دولت بوده و از طريق توسل به نظريۀ نظم خودجوش و دولت شبگرد night watchman مطرح‌شده توسط برخي از فيلسوفان اقتصاد و سياست كه دخالت دولت در اقتصاد و حقوق را نمي‌پذيرند، نمي­توان مباني مشروعيت حقوق شركت‌ها را تبيين و توجيه كرد.