عنوان مقاله :
تاثير آموزش مبتني بر الگوي توانمند سازي بر اضطراب مددجويان تراجنسي تحت هورمون تراپي
عنوان به زبان ديگر :
The Effect of Education based on Empowerment Model on Anxiety among Transsexual Clients undergoing Hormone Therapy
پديد آورندگان :
اسدي، مريم دانشگاه علوم پرشكي تهران - دانشكده پرستاري و مامايي، ، تهران، ايران , تباري، فريبا دانشگاه علوم پرشكي تهران - دانشكده پرستاري و مامايي، ، تهران، ايران , حقاني، شيما دانشگاه علوم پزشكي ايران - مركز تحقيقات مراقبت هاي پرستاري، تهران، ايران , قديريان، فتانه دانشگاه علوم پزشكي تهران - دانشكده پرستاري و مامايي، تهران، ايران
كليدواژه :
كارآزمايي باليني , الگوي توانمندسازي , اضطراب , ملال جنسي , اختلال هويت جنسي , هورمون درماني
چكيده فارسي :
مقدمه
ملال جنسيتي يا اختلال هويت جنسي يك مشكل رواني پيچيده است و اين بيماران به دليل وجود مسائل جنسيتي و فشارهاي وارده به آن ها، بيشتر در معرض خطر مشكلات رواني از جمله اضطراب قرار دارند. مطالعه حاضر با هدف تاثير آموزش مبتني بر الگوي توانمند سازي بر اضطراب مددجويان تراجنسي تحت هورمون تراپي انجام شد.
روش كار
پژوهش حاضر يك كارآزمايي باليني تصادفي است كه با شركت 87 بيمار تراجنسي در سال 1397 كه در مركز بهزيستي تهران پرونده داشتند، انجام شد. نمونه هاي پژوهش بر اساس معيارهاي ورود به مطالعه و به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. پس از توضيح در مورد اهداف و اخذ رضايت كتبي، بيماران به روش طرح بلوك هاي جايگشتي تصادفي دو درمان با بلوك هاي چهار تايي به دو گروه مداخله و كنترل تقسيم شدند. سپس پرسش نامه هاي اطلاعات دموگرافيك و سوابق بيماري و اضطراب اشپيل برگر توسط هر دو گروه تكميل گرديد. در گروه مداخله آموزش براساس آموزش مبتني برالگوي توانمندسازي شامل (درك تهديد، مشكل گشايي ، مشاركت اموزشي و ارزشيابي) انجام شد. سپس به مدت 3 ماه، پيگيري به صورت تماس تلفني يكبار در هفته انجام شد. در گروه آزمون 3 ماه پس از مداخله و در گروه كنترل نيز 3 ماه پس از پر كردن پرسش نامه اوليه از طريق تكميل مجدد پرسش نامه ها، نتايج با ستفاده از نرم افزار SPSS ورژن 16 و آزمون هاي آماري تي مستقل، تي زوجي و آزمون دقيق فيشر مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. 05/0>P معني دار در نظر گرفته شد.
يافته ها
بر اساس يافته هاي پژوهش، قبل از مداخله، دو گروه از نظر جنس (0.067 = P)، سن (0.999 = P)، وضعيت تاهل (0.999 = P)، وضعيت اشتغال و درآمد (0.409 = P)، سطح تحصيلات (0.457 = P)، مدت زمان تشخيص بيماري (0.341 = P)، مدت زمان مصرف داروهاي هورموني (0.975 = P)، نوع داروهاي مصرفي (0.120 = P) و سابقه داشتن جراحي تغيير جنسيت (0.994= P) تفاوت معنادار آماري نداشته و همگن بودند. پس از اجراي مداخله، در ميانگين اضطراب آشكار (0.045 = P) تفاوت بين دو گروه از نظر آماري معنادار بود. اما در رابطه با ميانگين اضطراب نهان بين دو گروه تفاوت معنادار آماري وجود نداشت (0.731 = P).
نتيجه گيري
بر اساس يافته هاي پژوهش، آموزش براضطراب آشكار مددجويان تاثير داشت؛ بنابر اين پيشنهاد مي شود مداخلات آموزشي توسط پرستاران جهت كاهش اضطراب اين بيماران بر اساس الگوي توانمندسازي طراحي و اجرا شود.
چكيده لاتين :
Introduction: Gender disorder or sexual dysfunction is a complex psychological problem and these patients are more vulnerable to psychological problems, such as anxiety due to gender issues and pressures on them. The aim of this study was to investigate the effect of empowerment baced education on the anxiety of transgene patients under hormone therapy.
Methods: The present study is a randomized clinical trial with 87 transgender patients in 1397 affiliated with the Tehran Welfare Center. The samples were selected based on inclusion. After explaining about goals and obtaining written consent, patients were randomly assigned to two groups of intervention and control. Demographic information questionnaires and Spiel berger's anxiety and history questionnaires were completed by both groups. In the intervention group, educated based on empowerment-based education (perception of threat, problem solving, training participation, and evaluation). For 3 months, follow up was conducted once a week by phone. In the experimental group 3 months after the intervention, and in the control group 3 months after completing the initial questionnaire by completing the questionnaires, the results were analyzed by using SPSS software version 24 and by descriptive ststistics, independent t-test, paired t-test and Fisher's Exact Test. P<0.05 was considered meaningful.
Results: According to the findings, there was no significant difference between the two groups in terms of demographic characteristics and disease records before the intervention (P>0.05). After intervention, it was revealed that there was a significant difference between the two groups in the mean of apparent anxiety (P = 0.045). However, there was no significant difference in the mean of anxiety anxiety between the two groups (P = 0.731).
Conclusions: Based on the findings of this study, education had effect on clients' apparent anxiety; so it is suggested that educational nursing interventions should be designed and implemented to reduce the anxiety of these patients based on empowerment model.
عنوان نشريه :
پژوهش پرستاري