تشخيص مولكولي استافيلوكوكوس اورئوس، اس. اپيدرميديس و اس. هومينيس در نوزادان مبتلا به عفونت بند ناف با روش PCR چندگانه

Molecular Detection of Staphylococcus aureus, S. epidermidis, and S. hominis Isolated from the Neonatal Umbilical Cord by Multiplex PCR Method

زمينه و هدف: استافيلوكوكوس‫ها يكي از عوامل عفونت بندناف هستند. با توجه به اهميت تشخيص زود هنگام عفونت بندناف در نوزادان مي‫توان از روش‫هاي نوين مانند PCR چندگانه كه در مدت زمان كوتاه‫تر و با هزينه كمتر، از كارايي و دقت بيشتري نسبت به كشت برخوردار است، نوع عفونت را تشخيص داد. هدف از اين تحقيق، تشخيص و مطالعه فراواني تيپ‫هاي استافيلوكوكوس اورئوس، اس. اپيدرميديس و اس. هومينيس در بين پاتوژن‫هاي موثر در عفونت بندناف نوزادان بود. روش كار: در اين تحقيق 45 نمونه بندناف نوزادان مبتلا به عفونت بندناف از بيمارستان شهيد افضلي پور كرمان جمع‫آوري و بعد از استخراج DNA باكتري، واكنش PCR چندگانه توسط پرايمرهاي اختصاصي ژن 16srDNA استافيلوكوكوس اورئوس، اس. اپيدرميديس و اس. هومينيس انجام شد. محصول PCR با روش الكتروفورز آناليز و تعيين سكانس گرديد. همچنين تست‫هاي افتراقي ميكروبيولوژيكي و بيوشيميايي براي تشخيص استافيلوكوكوس بر روي همه نمونه‫ها انجام شد. يافته ها: تكثير ژن 16srDNA به روش PCR چندگانه نشان داد كه فراواني گونه‫هاي باكتريايي استافيلوكوكوس اپيدرميديس، اس. اورئوس و اس. هومينيس در نمونه‫هاي مورد مطالعه به ترتيب 6/6، 4/4 و 2/2 درصد مي‫باشد. همچنين شيوع جنس استافيلوكوكوس با تشخيص افتراقي، 33/3 درصد بدست آمد. نتيجه گيري: روش PCR چندگانه براي تشخيص همزمان هر سه نوع باكتري استافيلوكوكوس اورئوس، اس. اپيدرميديس و اس. هومينيس كارآمد مي‫باشد. همچنين استافيلوكوكوس‫ها مي‫توانند يكي از عوامل عفونت بند ناف نوزادان باشند. هرچند، اثبات دقيق آن نيازمند مطالعات وسيع‫تر و داشتن گروه كنترل است.

Background & objectives: Staphylococci are considered as one of the most important etiological agents of omphalitis. Due to the importance of early diagnosis of omphalitis in newborns, this infection can be diagnosed by novel techniques such as multiplex PCR which is rapid, cost- effective and more accurate than microbial culture. The aim of this study was to determine the frequency of Staphylococcus aureus, S. epidermidis and S.hominis species in umbilical cord infection in newborns. Methods: In the present study, 45 umbilical cord samples were collected from Shahid Afzali pour hospital in Kerman, Iran. Followed by DNA extraction, Multiplex PCR reactions were performed using specific 16srDNA primers for S. aureus, S. epidermidis and S.hominis. Finally, PCR products were analyzed using electrophoresis and sequencing. Also, microbiological and biochemical differentiation tests were performed for the diagnosis of Staphylococci on all specimens. Results: Amplification of 16srRNA genes for S. aureus, S. epidermidis, and S. hominis using Multiplex PCR demonstrated that the frequency of S. epidermidis ,S. aureus and S.hominis were 4.4%, 6.6% and 2.2% in the studied samples, respectively. The prevalence of staphylococcal isolates using differential tests was shown to be 33.3%. Conclusion: This study indicated that, Multiplex PCR is a proper method for simultaneous identification of S. aureus, S. epidermidis and S.hominis species. Also, Staphylococci can be considered as a significant cause of umbilical cord infection in newborns. However, further studies urgently are needed to confirm this finding.