اثر ديناميكي ترازهاي بالا جوي بر جبهه‌زايي در ترازهاي پايين

همگرايي (واگرايي) تراز بالا از طريق حركات نزولي (صعودي) و واگرايي (همگرايي) تراز پايين با يكديگر برهمكنش دارند و اين حركات منجر به تشديد يا تضعيف گراديان دماي سطوح پايين (جبهه‌زايي يا جبهه‌زدايي) مي‌شوند. در اين تحقيق چرخند جبهه‌اي كه در 18 نوامبر 2009 بر روي ايران مستقر بوده است، براي مطالعه انتخاب شد. در مرحله اول مدل WRF با استفاده از داده‌هاي GFS براي منطقه مورد نظر اجرا شد. در مرحله بعد كميت‌هايي مانند ارتفاع ژئوپتانسيلي و مؤلفه‌هاي افقي سرعت باد براي ترازهاي 500 هكتوپاسكال به بالا در ورودي مدل تغيير داده شد، به اين صورت كه براي اين ترازها بجاي داده‌هاي اصلي از داده‌هاي 24 ساعت قبل استفاده و از 500 هكتوپاسكال به پايين همان داده‌هاي ساعت مورد نظر استفاده و مدل اجرا شد. جملات تابع جبهه‌زايي مانند جملات هم‌شاري و چينشي براي هر دو اجراي مدل محاسبه و ترسيم شد. مقايسه‌ دو اجراي مدل اختلاف‌هايي را به وضوح در مقادير تابع جبهه‌زايي و جملات آن نشان داد. اختلاف بيشتر در جبهه سرد مشاهده شد كه داراي گراديان دمايي بزرگ‌تري است. در نهايت دريافتيم كه همزماني حركات قائم ترازهاي پايين با حركات قائم ترازهاي بالا در فرايند جبهه‌زايي تأثير مستقيم دارد و اگر سرعت جريان جتي تراز بالا در اجراي مدل از طريق مولفه‌هاي افقي سرعت دچار تغيير شود، اين تغيير در تك تك جملات تابع جبهه‌زايي نيز ديده مي‌شود كه نشان از تأثير به سزاي تراز بالا روي جبهه‌زايي سطحي دارد.