شماره ركورد :
1098392
عنوان مقاله :
بازخواني بيناگفتماني نقاشي حكايت يوسف و زليخا و سه اقتباس معاصر آن
پديد آورندگان :
نوروزي ، نسترن دانشگاه الزهرا(س) , موسوي‌لر ، اشرف‌سادات دانشگاه الزهرا(س) - دانشكده هنر , دانشگر ، فهيمه دانشگاه الزهرا(س) - دانشكده هنر
تعداد صفحه :
32
از صفحه :
265
تا صفحه :
296
كليدواژه :
كمال‌الدين بهزاد , نقاشي «حكايت يوسف و زليخا» , اقتباس , بيناگفتمان , پست‌مدرن
چكيده فارسي :
نقاشي «حكايت يوسف و زليخا» از زيباترين و عرفاني‌ترين نقاشي‌هاي ايراني، اثر كمال‌الدين بهزاد است كه در دنياي پست‌مدرن بسيار مورد خوانش و ارزيابي قرار گرفته ‌است. انجام پژوهش‌ها و جستار‌هاي بسيار پيرامون اين نقاشي، هنرمندان را نيز بر آن داشته تا دست به اقتباس‌هاي هنري از آن بزنند. چنان‌كه سه هنرمند معاصر ايراني و اروپايي، حبيب‌الله صادقي، عبدالحميد قديريان و كلوديا پالماروسي، نقاشي‌هايي را با اقتباس از آن خلق كرده‌اند. اين چهار متن تصويري هر يك گفتماني را بازتوليد مي‌كنند. از اين‌رو ميان نقاشي بهزاد و اقتباس‌هاي آن پيوندهاي متني و گفتماني ايجاد شده‌ است. هدف از اين پژوهش بازخواني روابط بيناگفتماني ميان چهار متن نامبرده با خوانشي فرامتني و گفتماني با توجه به جايگاه اقتباس در نگرش پست‌مدرن ‌است و به اين پرسش‌ها پاسخ مي‌دهد: هر يك از اين متن‌ها چه گفتماني را بازتوليد مي‌كنند؟ چه رابطه‌اي ميان گفتمان‌هاي آنها وجود دارد؟ همچنين هر يك از اين روابط بيناگفتماني چه تأثيري بر بازيابي هويت فرهنگي ـ هنري ايراني دارد؟ اين پژوهش از نوع بنيادي و روش توصيفي، تحليلي و تطبيقي و رويكرد بيناگفتماني است. خوانش فرامتني و گفتماني چهار متن تصويري نوشتار پيش‌رو نشان داد كه اين متن‌ها سه گفتمان عرفاني ـ‌ اسلامي گذشته، ايراني ـ‌ اسلامي معاصر و فرهنگي ـ اروپايي معاصر را بازتوليد مي‌كنند. همچنين پيشينه و بافت فرهنگي و سنت هنري نقش مهمي در نوع رابطه ميان اين گفتمان‌ها و چگونگي بازيابي هويت فرهنگي ـ‌ هنري ايراني در دوره پست‌مدرن داشته ‌است.
عنوان نشريه :
مطالعات فرهنگ ارتباطات
لينک به اين مدرک :
بازگشت