نقش مؤلفه‌هاي احساسي و اخلاقي سواد رسانه‌اي در توسعه سرمايه اجتماعي در بين شهروندان تهراني

سواد رسانه‌اي به‌عنوان يك استراتژي، پس ‌از آنكه به‌عنوان يك ضرورت براي ترويج در كشور به‌منظور بهره‌مندي مفيد و مؤثر از رسانه‌ها و كاهش عوارض مخرب آن شناخته شد و پشتوانه يك اجماع علمي را كسب نمود مي‌بايست در كشور اجرائي گردد. بر همين اساس، درخصوص عملياتي كردن آن اقدام نمود. به همين انگيزه و با ايجاد تفكر انتقادي و شكل‌گيري فضاهاي شك‌برانگيز در حوزه رسانه بود كه به اين مقوله نگاه خاصي بخشيده شد. براي اين مهم جمعيت بالاي 18 سال شهر تهران كه حدود 6 ميليون و 600 هزار نفر بودند، با استفاده از نمونه‌گيري مورد آزمون قرار گرفت و با استفاده از پرسشنامه سه مؤلفه اعتماد، مشاركت، احساس تعلق سرمايه اجتماعي و دو مؤلفه اخلاقي و احساسي سواد رسانه‌اي مورد آزمون قرار گرفت. نتيجه تحقيق نشان مي‌دهد كه رابطه مستقيم و معناداري بين بعد اخلاقي سواد رسانه‌اي و سرمايه اجتماعي وجود دارد يعني با بالا رفتن بعد اخلاقي سواد رسانه‌اي، سرمايه اجتماعي فرد نيز افزايش مي‌يابد. بعد اخلاقي به توانايي درك و دريافت ارزش‌هاي نهفته در پيام رسانه‌ها تأكيد دارد. همچنين نتيجه تحقيق نشان مي‌دهد كه رابطه مستقيم و معناداري بين بعد احساسي سواد رسانه‌اي و سرمايه اجتماعي وجود دارد يعني با بالا رفتن بعد شناختي سواد رسانه‌اي، سرمايه اجتماعي فرد نيز افزايش مي‌يابد.